به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری برگزیده های ایران، جعفر علیاننژادی کارشناس مسائل سیاسی طی یادداشتی به شرح زیر نوشت:
چند روز پیش، خبرآنلاین میزگردی را با حضور آقایان دکتر میدری، احمد زیدآبادی و دکتر محمدمهدی مجاهدی برگزار کرد. در بخشی از این گفتگو محمد مهدی مجاهدی بحثی را پیرامون تفاوت حکومت و حکمرانی بیان کرد که از جهاتی قابل تحلیل و نقد است.
مجاهدی در این بخش از بیان خود، حکومت را امری دانست که مستلزم حاکم کردن یک سلسله مراتب ارزشی به قیمت نادیده گرفتن و سرکوب دیگر سلسله مراتب ارزشی موجود در جامعه است. از آن طرف حکمرانی را امری توصیف کرد که تنظیم گر روال و روند گفتگو بین همه سلسله مراتبهای ارزشی در جامعه است. مجاهدی حاکم را فردی سرکوبگر جامعه و حکمران را فردی سازگار با جامعه خواند.
این گفتار -با اینکه مجاهدی صراحتا به آن اشاره نکرده-،حاوی القای این پیام است که اکنون در وضعیت حکومتگری و سرکوب قرار داریم و لازم است به وضعیت حکمرانی تغییر فاز دهیم. او ابزار گفتگو را مهمترین تسهیلگر این فضا تلقی کرده است. نگارنده در برابر این تحلیل چند پرسش مطرح میکند.
اول. اگر بپذیریم در وضعیت حکومتی قرار داریم، آیا منطقا تسلط یک سلسله مراتب ارزشی به معنای سرکوب دیگر سلسلههای ارزشی موجود در جامعه است. از کجا معلوم آن سلسله مراتب ارزشی حاکم، سلسله مراتب ارزشی اکثریت مردم نباشد؟
دوم. آیا نمیتوان دیگر سلسله مراتبهای ارزشی موجود در جامعه را به رسمیت شناخت، با آنها وارد گفتگو شد، حق گفتن به آنها داد، اما یک سلسله مراتب ارزشی حاکم باشد؟
سوم. آیا نمیتوان حکمرانی را ذیل حکومت و به عنوان ابزار انتقال مطالبات از پایین به بالا و اعمال سیاستها از بالا به پایین تلقی کرد؟
چهارم. آیا نباید برای حکمرانی عمومیترین، جامعترین و کلیترین سلسله مراتب ارزشی که در جامعه وجود دارد را ملاک قرار دارد و با سازوکارهای بشری نظیر صندوق رای به آن رسید؟
پنجم. عمومیترین، جامعترین و کلیترین ارزشهای فعلی مردم در کشورمان چیست؟ میتواند چیزی غیر از ایران، اسلام، انقلاب و زندگی خوب باشد؟
ششم. امکان گفتگوی واقعی (و نه انتزاعی و نظری)، در موضع برابر و نه از موضع شفقت یا الزام چیست؟ چیزی غیر تکیه بر اشتراکات و ریشههاست؟ آیا حکومت بر چیزی غیر از این اشتراکات و ریشهها بنیان شده است؟
/