یک هفته فیلم بیهدف و نسبتاً غیرمعتبر در جشنواره جهانی فیلم فجر!
یک هفته فیلم بیهدف و نسبتاً غیرمعتبر در جشنواره جهانی فیلم فجر!
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری برگزیده های ایران، سعید مستغاثی منتقد سینما در یادداشتی که در صفحه شخصی اینستاگرام خود منتشر کرده است، به نقد و بررسی دوره اخیر جشنواره جهانی فیلم فجر پرداخته است، در ادامه این یادداشت را میخوانیم:
بالاخره برای چندمین بار و این بار بلافاصله پس از جلوس مدیران جدید بر صندلی ریاست سازمان سینمایی بازهم بدون دلیل بخش بینالملل جشنواره فیلم فجر از بدنه اصلی و ملی آن جدا شد و بعد از یک سال تأخیر، در آذرماه امسال تحت عنوان چهل و سومین جشنواره جهانی فیلم فجر برگزار گردید،
جشنوارهای که مانند برخی سالهای جدایی دور و البته دوران پیوستگی اخیر، بیشتر به یک هفته فیلم بیشتر شباهت داشت تا جشنوارهای بینالمللی و جهانی.
چگونه یک جشنواره فیلم معتبر میشود؟
اما اعتبار و رتبه و درجه جشنوارههای جهانی معمولاً با چند عامل سنجیده میشود:
اول؛ کیفیت فیلم های شرکت کننده، دوم بکر بودن این فیلمها که پیش از جشنواره فوق هیچ اکران جشنواره ای یا حداقل نمایش عمومی نداشته باشند، سوم هیئت های داوری و اعتبار جهانی اعضای آنها، چهارم بازار فیلم و استودیوها و کمپانی های شرکت کننده در آن و بالاخره میهمانان خاص جشنواره و شهرت و معروفیت جهانی آنها.
قدمت همه این موارد در یک جشنواره، استحکام و قوت آن را نشان داده و البته موضوعاتی مانند عنوان و نشانه و علامت اختصاری جشنوارهها و سالن های برگزاری آن به ویژه کاخ جشنواره (که بسیار در کادر دوربینها و تبلیغات قرار میگیرد) هم همواره از نکات قابل توجه و تامل به شمار آمده است.
فی المثل جشنواره های گروه A جهانی مانند کن، برلین و ونیز که سابقه طولانی و قابل توجه داشته اند، همواره سعی میکنند که در زمره فیلم های هر سال بخش اصلی خود یعنی مسابقه فیلم های بلند داستانی، نامها و عناوین مشهور که حداقل در جشنوارهها و سینمای هنری جهان شناخته شده اند، وجود داشته باشد،
مثلاً در در جشنواره برلین یا کن و یا ونیز امسال به اسامی معروفی مانند پدرو آلمودوار، اسکارلت جوهانسون، اسپایک لی، کریستوفر مک کواری، ایتن کوئن، برادران داردن، جیم جارموش، کاستا گاوراس، ورنر هزتزوگ، الکساندر پین، و ریچارد لینک لیتر برمی خوردیم که تقریبا در عرصه سینمای جهانی، اسامی مطرحی بهشمار میآیند.
اما جشنواره ای که در در همین هفته گذشته تحت عنوان جشنواره جهانی فیلم فجر برگزار شد، براساس عناصری که ذکر گردید، تا چه حد از اعتبار برخوردار بود؟
اولین نشانهای که از جشنواره موسوم به جشنواره جهانی فیلم فجر جلب توجه کرد، علامت اختصاریاش بود که گویا در سال ۱۳۹۵ با درایت و هوشمندی(!) مدیران و مسئولان جشنواره برای اولین بار طراحی و اجرا شد!!
اما متأسفانه وقتی این علامت اختصاری را جستوجو کردیم، به جشنواره دیگری بهنام “فرایبورگ” برخوردیم که اگرچه جشنوارهای درجهدوم در سوییس بود ولی خیلی پیشتر، علامت اختصاری خود را متشکل از “یک اف بزرگ انگلیسی و یک آی بزرگ و سپس ۲ اف کوچک” FIff قرار داده بود!!
اما مهمترین پارامتر برای اعتبار یک جشنواره فیلم، آثار شرکتکننده در آن بهخصوص در بخشهای اصلی رقابتی محسوب شده که معمولا در جشنواره های معتبر چه از گروه A یا گروههای پایین تر سعی میکنند فیلم هایی را در بخش های اصلی خود شرکت دهند که قبل از آن در هیچ جشنواره دیگری (یا لااقل در جشنواره های درجه ۲ و ۳) نمایش نداشته و در نهایت اگر در برخی جشنواره های مهم و معتبر هم نمایش داده شدند، تا قبل از جشنواره یاد شده به اکران عمومی درنیامده باشند.
براساس همین قاعده، اعتبار جشنواره های مختلف فیلم، سنجیده میشود، مثلاً در جشنواره های گروه A معمولا فیلم های بخش مسابقه پیش از آن جشنواره، هیچگونه اکران عمومی یا خصوصی اعم از جشنواره ای یا نمایش عمومی نداشته اند. در جشنواره های گروه B اگر فیلم هایی هم از بخش اصلی آن در جشنواره های دیگر به خصوص گروه A به نمایش درآمده اند اما سعی میشود فیلمهایی که اکران عمومی داشته، به هیچوجه در بخش های اصلی رقابتی شرکت داده نشوند و اصلا شرط حضور در این جشنواره ها، عدم اکران عمومی یا عدم نمایش در جشنواره های مشابه قید شده است.
فیلمهای گمنامِ اکرانشده تاریخگذشته
در آییننامه همین دوره جشنواره جهانی فیلم فجر که به امضای دبیر آن انتشار یافت، آمده است:
“…ــ فیلمهایی که برای نخستینبار در جهان ارائه میشوند، در اولویت قرار دارند. تمامی فیلمهای ارسالشده باید حداقل نخستین نمایش خود را در ایران داشته باشند.
ـ فیلمها نباید پیش از تاریخ جشنواره در ایران بهصورت سینمایی، ویدئو/DVD/تلویزیون، آنلاین یا VOD منتشر شده باشند.
ـ سال تولید (برای بخشهای رقابتی): تنها فیلمهایی پذیرفته میشوند که پس از ژانویه ۲۰۲۴ تولید شده باشند
این درحالی است که دقیقا بهخلاف آییننامه خود جشنواره، در هر ۴ بخش رقابتی جشنواره (مسابقه بینالملل، جلوهگاه شرق، چشمانداز و زیتون شکسته) ، تقریبا هیچ فیلمی وجود نداشت که در جشنواره های متعددی شرکت و نمایش نداشته و بعضا حتی در کشورهای مختف به اکران عمومی درآمده و برخی تولید سال ۲۰۲۳ یعنی قبل از ۲۰۲۴ بودند و حتی بعضی از آنها به صورت آنلاین یا VOD هم منتشر شدهاند که بهسهولت میتوانستیم با دانلود از اینترنت و یا بهصورت آنلاین آنها را در فضای مجازی به تماشا نشسته و نیازی به این جشنواره و برگزاری پرهزینه آن نبود،
مثلاً در بخش مسابقه بینالملل، فیلم “درسآموختهها” ساخته بالینت سیملر که جایزه اول یعنی سیمرغ بلورین بهترین فیلم را دریافت کرد، اصلا از ۱۹ سپتامبر ۲۰۲۴ یعنی اواخر شهریور سال گذشته در مجارستان به اکران عمومی درآمده! و طی سال گذشته و امسال (قبل از نمایش در بخش مسابقه بین الملل جشنواره جهانی فیلم فجر) ، در ۱۱ جشنواره ریز و درشت دیگر نمایش داشته است، مانند لوکارنو (۹ اوت ۲۰۲۴) ، وین و لجوبلجانا (اکتبر ۲۰۲۴)، هند و کورک ایرلند (نوامبر ۲۰۲۴)، استانبول و مسکو (آوریل ۲۰۲۵)، تایپه و اورشلیم و شانگهای (ژوئن ۲۰۲۵) و …
فیلم “مارس تا مه” ساخته مارتین پاول رپکا که جایزه بهترین کارگردانی را در این بخش گرفت، در ۲۸ ژوئن ۲۰۲۴ یعنی تیرماه سال گذشته در جشنواره کارلو وی واری و یک سال بعد یعنی ۳ جولای ۲۰۲۵ در زمره فیلم های تابستانی لوپزیک به نمایش درآمد و همچنین امسال در چک به نمایش عمومی گذارده شد!!
و بالاخره بدتر از همه جایزه بهترین فیلمنامه بخش مسابقه بینالملل به فیلم “به من نگاه کن” ساخته ولادیمیر گراماتیکوف داده شد که از ۵ سپتامبر ۲۰۲۴ (یعنی نیمه شهریور سال گذشته) در روسیه به نمایش عمومی گذارده شده و بدتر از همه، از ۲۲ اکتبر همان سال یعنی مهرماه در روسیه به اکران آنلاین و VOD در آمد!! و البته در اردیبهشت همان سال گذشته در جشنواره مسکو و در ۱۴ اوت یعنی اواخر مرداد پارسال در فستیوال فیلمهای روسی پنجرهای به اروپا نمایش داده شد!!
در بخش جلوهگاه شرق بهجز فیلم ایرانی “مرد آرام” که در جشنواره فیلم فجر سال گذشته و برخی جشنواره های دیگر نمایش داشت و از سوی مخاطبان و منتقدان اثر بسیار ضعیفی قلمداد گردید و متاسفانه سیمرغ بلورین مشارکت و بهترین دستاورد هنری را دریافت نمود و حتی در امتیاز دهی وب سایت معتبر IMDB نمره ۸/۳ از ۱۰ را گرفته،(از همین روی هم بهنوش صادقی یعنی سازنده فیلم روی صحنه اعطای جایزه سر از پا نمی شناخت)، The Settlement ساخته محمد رشاد جایزه ویژه هیئت داوران را گرفت در حالی که به جز جشنواره فیلم مصر در فوریه ۲۰۲۵ (بهمن سال گذشته) و بخش پرسپکتیو جشنواره پارسال برلین، در جشنواره های گمنامی مانند بولزانو و ال گونا و همچنین سینه MAD مصر شرکت داشت!!
و بالاخره فیلم “جایی که درناهای سفید میرقصند” بهکارگردانی مایکل لوکاچفسکی جایزه بهترین فیلم این بخش را دریافت نمود در حالی که از ۲۵ آوریل ۲۰۲۴ یعنی ۵ اردیبهشت سال گذشته در روسیه به اکران عمومی درآمد و در همان سال در جشنواره های ناشناخته فیلم کودکان شلینگل آلمان و جشنواره فیلم زرو پلاس نیز شرکت داشت!!
«ریورستون» از سریلانکا و به کارگردانی الیت راتنایک در بخش چشم انداز درحالی جایزه ویژه هیئت داوران را گرفت و کارگردانش با شور و حال عجیب و غریبی روی صحنه شوآف اجرا کرد که در جشنواره های سنگاپور و شانگهای حضور داشت و «راند ۱۳» از تونس، به کارگردانی محمد علی نهدی در حالی همراه “دو روی پاییز” بهترین فیلم این بخش گردید که قبلا در تونس به اکران عمومی درآمده و در جشنواره های تالین و قاهره هم شرکت داشته است!!
دیگر از آثار این بخشها باید به فیلمهایی مانند “رودخانه بازمیگردد” ساخته ماساکازو کانکو اشاره کرد که از اول فروردین امسال در ژاپن و از اواخرآبان در اسپانیا به اکران عمومی گذارده شد و در نوامبر سال گذشته هم در بازار فیلم های آمریکایی حضور داشت و در چندین جشنواره دیگر هم شرکت کرد یا “حال عشق” ساخته مونا خالدی و کارول منصور که از اول اکتبر یعنی ۱۰ مهرماه اکران عمومی داشته و فیلم “پاوانه برای یک نوزاد” به کارگردانی چونگ کیات آون که علاوه بر اکران عمومی از تابستان امسال در هنگ کنگ و مالزی و تایوان، قبل از حضور در جشنواره جهانی فیلم فجر، در ۱۵ جشنواره دیگر به نمایش درآمد.
و بالاخره فیلم “دره تبعید” به کارگردانی آنا فهر که اصلا تولید ۲۰۲۳ است (برخلاف آیین نامه جشنواره که تصریح دارد، آثار شرکت کننده در بخش های رقابتی بایستی از ژانویه ۲۰۲۴ به بعد ساخته شده باشند)، یکی دوسال قبل از حضور در جشنواره جهانی فیلم فجر ۲۰۲۵، در ۶ جشنواره ۲۰۲۳ و ۳ جشنواره ۲۰۲۴ دیگر شرکت داشت!!
این داوران را از کجا آوردهاید؟!
وضعیت داوران جشنواره از این هم اسفبارتر بود، بهجز نوری بیلگه جیلان (فیلمساز مهم ترک) و آنگلوس فرانتزیس یونانی و همچنین برخی داوران ایرانی، بقیه اعضای هیئتهای داوری اغلب ناشناس و با رزومهای تقریباً خالی بودند؛ مثلاً در هیئت داوران مسابقه بینالملل، حضور یک تهیهکننده و کارگردان بهنام خوزه کابرا بتانکورت با فقط ۵ فیلم کوتاه ناشناس! (آن هم برای داوری فیلمهای بلند داستانی!)، یک بازیگر هندی بهنام بیجایا جنا که از ۳۰ سال پیش تا کنون تنها یک فیلم بازی کرده است! در داوری بخش جلوهگاه شرق، آلکساندرا مارکوویتس که نامش بهعنوان مستندساز و تدوینگر آمد اما در رزومهاش هیچ مستندی وجود ندارد و بهعنوان تدوینگر تنها دو فیلم کوتاه دیده میشود و البته از عوامل تولید یک سیت کام و یک شوی تلویزیونی در کرواسی هم بوده است، تنگ لی یین که بهعنوان مدیر رسانه و سینما معرفی شد اما در کارنامهاش تنها تهیهکننده اجرایی دو فیلم کوتاه و ۴ اپیزود از یک مینیسریال ثبت شده، شوشانیک میرزاخانیان که بهعنوان تهیهکننده و مدیر سینمایی در این هیئت داوران قرار گرفت اما در رزومه او هم فقط بهعنوان Additional Crew (افراد رزرو و کمکی در گروه پشتصحنه) در یک فیلم بسیار ضعیف با امتیاز ۳ از ۱۰ مربوط به ۳۵ سال به چشم میخورد!!
نبویشا یووانویک در هیئت داوران بخش زیتون شکسته هم اگرچه در کاتالوگ جشنواره، او را کارگردان و تهیهکننده معرفی کردند اما در کارنامهاش فقط ۲ فیلم کوتاه بسیار پرت و ناشناس وجود دارد! این موضوع درباره محمد الکندی (که در همان کاتالوگ فیلمساز و تهیهکننده ذکر شده است) تنها یک فیلم کوتاه ناشناس است!! و بالاخره دنیز یاووز که بهعنوان مدیر هنری جشنواره در لیست هیئت داوران قرار گرفت اما آنقدر ناشناس بود که در منابع مختلف فقط بهعنوان بازیگر چهارم یک فیلم بسیار گمنام یافت شد.
درباره بقیه اعضای هیئت داوران بخشهای مختلف رقابتی مانند اوژن هنری مور، ایگور ویکتروویچ لوشین، سمیره حاججیلانی هیچ گونه اطلاعاتی از منابع سینمایی مکتوب و اینترنتی و مجازی بهدست نیامد!!
قحطی مهمانان خارجی صاحبنام هم آنقدر برجسته بود که کلّیت تبلیغات جشنواره بهروی نوری بیلگه جیلان متمرکز شد.
هنوز افقهای جشنواره جهانی فجر را درنیافتهایم
روشن است که مسئولان جشنواره برای حضور فیلمها و مهمانان خارجی، محدودیتها و موانع بسیاری بر سر راه داشتهاند، اینکه یک فیلم خارجی بایستی مراحل بسیاری را بگذراند تا در صورت رضایت سازندگان آن در جدول نمایشات جشنواره قرار گیرد و مهمانان خارجی هم باید سدها و محدودیت های تحریمی متعددی را پشت سر بگذارند تا بتوانند در یک جشنواره ایرانی شرکت کنند. همه اینها برای نگارنده روشن و واضح و به قول معروف مبرهن است.
اما بهنظر میآید پس از سالیان سال برگزاری جشنواره و تماس با سینما و جشنوارههای جهانی، مسئولان و متولیان سینمای ما (که البته در طول این سالیان، تغییرات و جابهجاییهای هم چندانی نداشتهاند) هنوز درنیافته اند بخش بین الملل جشنواره فیلم فجر یا همان جشنواره جهانی فیلم فجر، باید و میتواند مأمن و پناهگاه فیلمها و فیلمسازان مستقل و آزادیخواهی باشد که به دلیل ناسازگاری با سیستم مسلط بر سینمای جهان، در هیچ یک از حدود ۹۰۰ جشنواره حال حاضر دنیا جایی ندارند.
بخش بینالملل جشنواره فیلم فجر میتواند و باید میدان تازهای برای سینمای مستقل جهان باز کند تا در مقابل میادین مختلف و رنگارنگی که لابی های پیچیده سینمای جهان ایجاد کرده، صبغه نوینی به سینما بدهد و قطعاً این میدان، شرکت کنندگان و تماشاگران بسیاری خواهد داشت.
جشنواره جهانی فیلم فجر میتواند و باید از این سرگشتگی و بی هدفی خلاص شود و شایسته نام و عنوانش و درخور مردمی که از کیسه آنها برایش هزینه میشود، سینمایی را به جهانیان بنمایاند که بتدریج سینمای امروز دنیا را تحت تاثیر خود قرار داده و آن را از سلطه سیستم های تهیه و توزیع غرب رهایی بخشد.
متولیان جشنواره فیلم فجر باور کنند که از این جشنواره های کنونی جهان و سیستم مدیریت آن که تحت فرمان همان لابی های جهانی قرار دارد، آبی برای این جشنواره گرم نخواهد شد و نتیجه آن میشود که پس از صرف هزینه فراوان از بیتالمال و راهاندازی دم و دستگاه عریض و طویل و تعیین مدیران ریز و درشت و ایجاد کانال های بسیار برای دریافت فیلم، در نهایت کل فیلم های بخش های رقابتی برخلاف روال جشنواره های معتبر و حتی خلاف آییننامههای خود این جشنواره شامل تعداد فیلم اکرانشده دستچندم و متوسط و ضعیف خواهد بود که جشنوارهای با این ادعای بسیار شدید و غلیظ را به یک “هفته فیلم” کماعتبار تقلیل میدهد!
/

