روایت نامه هیئت گیلانی به «مولایشان»/ پاسخ نامه به دست جوانان گیلان رسید
به گزارش برگزیده های ایران از آستانهاشرفیه، هیئت پرچمداران آستانهاشرفیه با حضور جوانان عاشقان و دلسوختگانی شکل گرفت که هدفشان تبیین و ترویج فرهنگ و نهضت عاشورا و اقامه خوبی و مهربانی ذیل پرچم اباعبدالله شکل گرفت و جوانان و نوجوانان این دیار، همچون خوشسیرت و جمالِ جوانِ رضی، نوکری میکنند و اقیموالصلوه و اقیموالعزا را کنار آتوالزکاه تجربه میکنند و در جوار سید جلالالدین اشرف، خادمی میکنند برای خلق عاشق اباعبدالله (ع) که این خادمی مملو از مهر و عطوفت و کرامت است.
پرچمداران امام حسین علیهالسلام در ایام محرم و صفر، صفای وجودشان را خرج نوکری درگاه اباعبدالله (ع) میکردند، از برگزاری مراسم آئینی سنتی خیمه گردانی در شب ششم محرم گرفته تا طبخ و توزیع غذای نذری در ایام محرم و همچنین نمایش آئینی حرکت نمادین شبه کاروان اسرای واقعه کربلا و خطبهخوانی حضرت زینب (س)، از برنامههای جوانان این دیار بود که بزرگداشت شهدای مدافع حرم شهرستان و موکب صبحانه در مراسم تجمع بزرگ اربعین حسینی و اقدامات خیریه در طول سال نیز بر نیات الهی این هیئت افزوده است.
پرچمداران عزای سیدالشهدا همچنان پا به کار انقلاب، مردم و کشور شهید دادهشان ایستادند و هرجایی که مردم به آنها نیاز داشتند از هیچ کمکی دریغ نکردند، از کمکرسانی به گلستان و لرستان و خوزستان و سیستان و بلوچستان گرفته تا اقدامات جهادی در شیوع ویروس کرونا با تولید و توزیع ماسک رایگان پزشکی، اینها بخشی از خدمات این هیئت مردمی حسینی و الهی در سالهای اخیر بوده است.
لبیک به فرمان پدرانه!
اما جوانان حسینی در کنار همه کارهای خوب عامالمنفعه بیکار ننشستند و دستبهقلم شدند تا برای میر و آقایشان نجوایی بنویسند و از گوشهای از شمال کشور سلام جوانان این دیار را به آقاجانشان برسانند و بگویند وقتی فرمان پدرانه شما صادر شد، دست از پا نشناختیم و لبیکگویان فرمان رزمایش مواسات شما را روی چشمانمان نهادیم و پا بهپای مردم قدم برداشتیم. حالا وقت عاشقی است، قرار است برای آقاجانشان نامه بنویسند و از عیار دلدادگی فرزندان دیار خوشسیرت سخن بگویند، قلمبهدست شدند و بسمالله گفتند و نوشتند و نوشتند و نوشتند.
نامه که تمام شد با خود گفتند یعنی میشود آقا بخوانند و ارادت و دلدادگی ما را بپذیرند؟! با خود میگفتند و نجوا میکردند تا اینکه نامه را ارسال کردند، راستش نمیدانستند که منتظر بمانند یا نه؟! یعنی ممکن است نامه به مقصد برسد و سلام آنها علیک گفته شود؟! مدتی با همین سؤال روزگار گذراندند تا اینکه در عین ناباوری گوشی مسئول هیئت به صدا درآمد! «خدای من باورم نمیشود! از دفتر آقا زنگزدهاند برای خدا قوت گویی، مگر میشود؟» این بهت مملو از عشق، خاطره ساز شد و اشک شوق جوانان دیار جمال رضی را درآورد. «آقا سلام ما را شنیده! سلام ما جوانان آستانهای را»
بستهای برای هیئت بلندهمت
ماجرا به همینجا ختم نشد، بعد از تماس و خدا قوت به مسئولین هیئت از دفتر رهبری، مدتی نگذشته بود که بستهای از دفتر ایشان برای این هیئت بلندهمت ارسال شد و جوانان دیار سید جلالالدین را مسرور از عنایت پدر مهربانشان کرد.
حالا آنها مانده بودند و عاشقی و دلدادگی و سرمستی از سربازی ولیفقیه، چه کیفی دارد! سلامت به حضرت ماه رسیده باشد، حضرت ماهی که با مهربانی غیرقابل وصفش اشدا علیالکفار است برای بدخواهان و رحما بینهم بین مردم.
هیئت پرچمداران امام حسین آستانهاشرفیه حالا دیگر حال سربازیشان متفاوت است، انگار فرمانده دسته نوازشی بر سرشان کشیده و در آغوش کشیده سربازان جانبرکف وطن را و مهر پدرانه را در وجودشان نهادینه کرده، حالا جوانان این دیار در کنار کارهای بزرگ عامالمنفعه خود مدام زمزمه میکنند سایهات مستدام آقاجان!
انتهای پیام/۳۳۸۹