آیا انتقال شورای توسعۀ فرهنگ قرآنی به سازمان تبلیغات سبب انتقال مفاهیم قرآن به جامعه میشود؟
آیا انتقال شورای توسعۀ فرهنگ قرآنی به سازمان تبلیغات سبب انتقال مفاهیم قرآن به جامعه میشود؟
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری برگزیده های ایران، طی هفتههای اخیر اخباری مبنی بر احتمال واگذاری شورای عالی توسعۀ فرهنگ قرآنی کشور به سازمان تبلیغات اسلامی به گوش میرسید. بالاخره این وعده تحقق یافت و حجتالاسلام خسروپناه دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی ضمن تأیید این خبر گفت: شورای عالی انقلاب فرهنگی از منظر مقام معظم رهبری قرارگاهی است برای مدیریت فضای فرهنگی کشور و این حیثیت قرارگاهی شورای عالی، یک ساختار چابک را ایجاب میکند، فلذا باید مجموعههای تخصصی وزین، امور تخصصی را بر عهده بگیرند. بر همین اساس در راستای چابکسازی دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی با رأی اکثریت اعضای حقیقی و حقوقی تصویب شد تا دبیرخانه شورای توسعه فرهنگ قرآنی به سازمان تبلیغات اسلامی منتقل شود.
پیش از این حجتالاسلام خسروپناه، دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی در حاشیه بازدید از آزمون اعطای مدرک تخصصی به حافظان قرآن کریم در اردیبهشت امسال با اشاره به اینکه فعالیتهای قرآنی منحصر به حفظ قرآن و مباحث هنری مثل خوشنویسی نیست، بر ضرورت ورود قرآن به عرصۀ سیاستگذاریهای کلان، سبک زندگی، علم و فناوری تأکید کرده، گفته بود “همۀ فعالیتهای مربوط به حفظ قرآن، پرداختن به زوایای هنری مفاهیم قرآن و بعضی از فناوریهای جدید در حوزه قرآن مفید است، از همه این امور مهمتر این است که بیندیشیم که چگونه قرآن را در عرصه زندگی و علوم پیاده کنیم. اگر خانواده، قرآنی شود، جامعه قرآنی میشود. وقتی جامعه، قرآنی شد تمدن نوین اسلامی یک تمدن قرآنی خواهد شد.”
حال باید دید انتقال شورای توسعه فرهنگ قرآنی که شورایی متشکل از مدیران عالیِ دستگاههای فرهنگی و قرآنی دولتی و عمومی و صاحبنظران قرآنی است به سازمان تبلیغات اسلامی تا چه حد میتواند در امر انتقال مفاهیم و آموزههای قرآن به عرصۀ اجتماعی و سبک زندگی مؤثر باشد. اکنون متأسفانه در شرایطی قرار داریم که فعالیتهای قرآنی بیشتر منحصر در فرهنگ تلاوت و حفظ و کسب جوایز در محافل ملی و بینالمللی شده است، در حالی که اینها بنا بود مقدمهای جهت ورود به عرصۀ محتوا باشند. فرهنگ قرآن و سیرۀ نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله، ائمه علیهم السلام و حتی صحابه نیز بر منوال تعقل و تدبر بود.
با این شرایط، شاهدیم که قرآن منحصر در یک قشر خاص مذهبی شده و عموم مردم از آن بهرهای ندارند در حالی که حوزههای علمیه و مراکز دانشگاهی و پژوهشگاهی مرتبط با علوم قرآن میتوانستند با ارائۀ محتواهای قرآنی به هنرمندان، آموزههای قرآنی را به عرصۀ اجتماع تسری دهند. سوگوارانه در قشرهای حوزوی و دانشگاهی هم شاهدیم مباحثی طرح و همایشهایی برگزار میشود که اگر بگوییم جز کسب سواد علمی خاصیتی معنوی در پی ندارد، خاصیتی هم برای جامعه ندارد و تا حد کسب مدرک و رتبه و رزومۀ علمی باقی میماند و محتواها اگر مناسب هم باشند، در گوشهای خاک میخورند و یا در یکسری نرمافزارها به انحصار اقتصادی کشیده میشوند. این چالشها در حالی است که موضوع تصویر کردن سبک زندگی انبیای الهی به تنهایی کافیست که تولیدات چند سالۀ سینمای ما و ساخت انیمیشنهای ما را به خود اختصاص دهند، اما تنها به دو سه داستان قرآنی آن هم با یک فیلمنامه اکتفا میشود و تداومی ندارد.
بنابراین از شورای توسعۀ فرهنگ قرآن که متشکل از نهادهای تصمیمگیر جامعه است و از سازمان تبلیغات اسلامی باید پرسید در این منظومۀ عظیم قرآنی چه نقشی را میخواهند ایفا کنند و یا به روال سابق خود ادامه میدهند و خبری از تحول در تولیدات هنری در عرصۀ آموزههای قرآن نخواهد بود.
/