تقویت توان تسلیحاتی رژیمصهیونیستی توسط آمریکا با چه اهدافی صورت میگیرد؟
تقویت توان تسلیحاتی رژیمصهیونیستی توسط آمریکا با چه اهدافی صورت میگیرد؟
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری برگزیده های ایران، دولت دموکرات آمریکا به کشته شدن ۲۷ هزار نفر از ساکنان غزه راضی نیست و علاوه بر ارسال هزاران تن مهمات، قصد دارد دهها جنگافزار گرانقیمت و کمیاب را در اختیار رژیمصهیونیستی قرار دهد. کانال ۱۲ تلویزیون رژیم گزارش کرده محموله تسلیحاتی جدید آمریکا شامل جنگنده و بالگرد وارد فلسطین اشغالی خواهد شد.
ایمز اسرائیل به نقل از منابع آگاه اعلام کرده است ۲۵ فروند جنگنده پنهانکار F35i و ۲۵ فروند جنگنده F-15IA و ۱۲ بالگرد آپاچی در این محموله هستند. این روزنامه میگوید این توافق در جریان سفر ایال زامیر، مدیر کل وزارت جنگ اسرائیل به واشنگتن حاصل شده است. تحویل این حجم از تسلیحات پیشرفته برای صهیونیستها در بحبوحه تشدید تنشها و احتمال گسترش جنگ، شائبهبرانگیز است.
نکاتی درخصوص محموله تسلیحاتی آمریکا برای رژیم
۱. آمادگی برای توسعه جنگ
«فرهیختگان» در گزارشی با عنوان «فلسطین اشغالی عرصه دستخوانی از آمریکا» در تاریخ ۱۲ آذر به بررسی روند نظامی «بحران کمبود مهمات» در سرزمینهای اشغالی پرداخته و تاکید کرده بود مشکل بزرگ صهیونیستها در جنگ غزه «کمبود مهمات» است اما اگر آمریکا همراه با سیل مهمات دست به ارسال «تسلیحات» نیز بزند، این اقدام میتواند نشانهای از قصد واشنگتن-تلآویو برای گسترش جنگ در منطقه باشد.
در بخشی از گزارش آمده بود: «صهیونیستها تاکنون در جریان طوفان الاقصی تنها نیازمند مهمات بودهاند اما اگر کار به جایی برسد که آمریکا علاوهبر آن، سلاحهایی مانند خودروهای زرهی یا هواگرد برای رژیم ارسال کند، یعنی آمریکا قصد گسترش دایره جنگ به خارج از فلسطین اشغالی را دارد.»
بنابر آخرین آمار اعلامشده رسانهای، آمریکا ۲۴۴ هواپیما و ۲۰ کشتی مهمات تحویل رژیم داده که وزن مجموع محمولهها به ۱۰ هزار تن میرسد اما مهمتر از ارسال مهمات، آغاز مرحله ارسال تسلیحات است.
ارسال تسلیحات علاوهبر مهمات، آن هم نه برای جبران تسلیحات ازدسترفته، حرکتی خطرناک است. در جنگ غزه، جنگندهای ساقط نشده که نیازی به جایگزینی فوری باشد و تسلیحات ارسالی به بزرگتر شدن نیروی هوایی رژیم میانجامد. پیش از این منابع آگاه اعلام کرده بودند رژیم قصد داشته به غزه حمله کرده و با یکسره کردن کار این منطقه، جنگ را به لبنان یا سوریه بکشاند از این رو عملیات ۷ اکتبر به اجرا درآمد. ارسال تسلیحات برای صهیونیستها میتواند نشانگر ادامه سیاست سرکوب جنگی و مرحلهای مقاومت باشد. با این حال آنچه از میزان هشدار میکاهد، محدود ماندن ارسال تسلیحات به حوزه هوایی است.
۲.احیای بازدارندگی از راههای امکانپذیر
ابوعبیده سخنگوی گردانهای قسام شاخه نظامی حماس در آخرین آمار، اعلام کرده در هفته گذشته مبارزان ۶۸ وسیله زرهی را هدف قرار دادهاند. او یک هفته پیش از این نیز از هدف گیری یک هزار وسیله زرهی از ابتدای جنگ خبر داده بود.
بنابراین تعداد کل وسایل زرهی هدفگیریشده به یک هزار و ۱۰۰ دستگاه نزدیک شده است. این وسایل به شمول تانک، نفربر خودروها و بولدوزرهای زرهی هستند. جایگزینی این حجم از وسایل زرهی کار آسانی نیست. جنگ اوکراین باعث شد بخشی از وسایل زرهی توسط غرب از سراسر جهان جمعآوری شده و برای این کشور ارسال شوند. همچنین نیاز تعدادی از کشورها در سایه تهدید جنگ با روسیه، به این نوع از تسلیحات افزایش یافت. با این حال تسلیحات در حوزه هوایی کمتر از تسلیحات زمینی دچار کمبود شد. بر همین مبنا آمریکا داراییهای هوایی بیشتری نسبت به تسلیحات زمینی برای ارسال به رژیم در اختیار دارد.
۳.احاله مجدد مسئولیت به رژیم
در گزارش «فلسطین اشغالی عرصه دستخوانی از آمریکا» اشاره شده بود در سایه بروز بحران مهمات در رژیم که عاملی مهم در کاهش بازدارندگی رژیم است، آمریکا دو راه پیشروی خود دارد؛ نخست «ایجاد کانال امن انتقال مهمات» و دوم «ورود نظامی مستقیمتر» به درگیریها. آمریکاییها ابتدا تلاش کردند مسیر کانال انتقال مهمات را که راهی کمچالشتر بود برگزینند. ارسال ۱۰ هزار تن مهمات و تخصیص ۱۴ هزار گلوله توپ برای تانکهای مرکاوا خارج از فرآیند تصویب کنگره، دو نمونه از شواهد در این راستا بودند. با این حال شدت نیاز به مهمات و بروز اشکالاتی در سیستمهای تسلیحاتی و نیروی انسانی رژیم باعث شد این تقویت کانال پشتیبانی در کوتاهمدت اثرگذار نباشد. از این رو واشنگتن به مرحله دوم است که شامل پررنگ شدن اقدامات نظامی این کشور در منطقه است وارد شد. حملات به نقاط استقرار حشدالشعبی و تهاجم به یمن در همین دوره صورت گرفتند. این اقدامات باعث شد تا واشنگتن با انتقادات زیادی روبه رو شده و نتایج مدنظر خور را نیز از تهاجمهای صورتگرفته برداشت نکند. به نظر میرسد آمریکا با در نظر گرفتن مخاطرات عملیات نظامی طولانیمدت در منطقه با وجود سوابق ناموفق قبلی و انتخابات پیشرو، به دنبال احاله مسئولیت به رژیم است. صهیونیستها باید اتکای خود به توان عملیاتی آمریکا را که در جنگ اوج گرفته و منافع واشنگتن را در تیررس قرار داده، کاهش دهند.
۴.تقویت پدافند هوایی
رهگیری پرتابههایی مانند پهپادهای انتحاری که ارزانقیمت بوده و به همین دلیل در تعداد بالا به سمت هدف پرتاب میشوند، هزینهبر است. همچنین اتکا به پدافند هوایی مرحله آخر مانند فالانکس میتواند چالشزا باشد. این سامانهها از یک سو به دلیل گرانقیمت بودن و برد کوتاه قابلیت استقرار در نقاط متعدد را ندارند و از سویی دیگر اتکا به آنها که دفاع مرحله آخر هستند، پرریسک و دلهرهآور است. یک راه موثر برای دفاع در برابر موشکهای کروز پهپادهای انتحاری استفاده از جنگندههای پیشرفتهای است که تواناییهای راداری بالایی دارند. با توجه به وضعیت جدیدی که رژیم با آن مواجه شده، احساس نیاز به دفاع هوایی افزایش یافته است. سیدعبدالملک بدرالدین الحوثی، رهبر یمن طی روزهای اخیر از پرتاب ۲۰۰ پهپاد انتحاری در طول جنگ به سمت فلسطین اشغالی خبر داده است. مقاومت عراق نیز در همین مدت از موشکهای کروز و پهپادهای انتحاری علیه مناطقی در داخل سرزمینهای اشغالی بهره گرفته است. از این رو رژیم نیازمند جنگندههای پیشرفته، با قابلیت پرواز طولانیمدت برای گشت هوایی و پوشش مناطق وسیع و همچنین حمل تعداد قابلتوجهی موشک هوابههوا برای سرنگونی پرتابههاست. صهیونیستها از جنگندههای اف-۳۵ برای رهگیری موشکهای کروز و پهپادهای یمن خارج از فضای هوایی فلسطین اشغالی استفاده کردهاند.
۵.تهدید ایران و یمن
حمله به اهداف دوردست، نیازمند جنگندهای است که بتواند ضمن دستیابی به برد بالا، قادر به محل مقدار قابل توجهی مهمات باشد. همچنین در حملات به تعداد مناسبی جنگنده نیاز است. جنگنده برای رسیدن به برد بالا باید مهمات کمتری حمل کند. از سوی دیگر برای دستیابی به هدف و وارد نشدن به رینگ پدافندی دشمن نیازمند استفاده از تسلیحات دوبرد (سلاحهای دورایستا مانند بمبهای بالدار یا موشک کروز هوا به زمین) است که این امر خود به کاهش قدرت انفجاری منتهی میشود، زیرا بخش قابلتوجهی از سلاحهای حملشده بخش غیرانفجاری هستند، مانند موتور و سوخت موشکهای کروز. این موارد وجود تعداد زیادی جنگنده در یگان تهاجمکننده را تحمیل میکند. علاوهبر این موارد هر یگان تهاجمی باید دارای چند محافظ باشد که فقط به موشکهای هوابههوا مسلح باشند زیرا جنگندههای ضربه زننده تسلیحات هوابههوا حمل نمیکنند و ظرفیت خود را تنها به تسلیحات هوا به زمین اختصاص میدهند. در نیروی هوایی رژیم تنها دو جنگنده اف-۱۵ای و اف-۱۶ سوفا دارای توانمندی حملات دوبرد هستند که توانمندی اف-۱۵ای بیشتر است.
یکی از جنگندههای تحویلی در سری جدید به رژیم اف-۱۵آی است که نمونهای از اف-۱۵ ای به حساب میآید. این جنگنده میتواند به شعاع عملیاتی۱۲۰۰ کیلومتر برسد و با تسلیحات دوربرد به اهدافی در یمن، غرب ایران یا خلیج فارس حمله کند. صهیونیست تنها دارای۲۵ جنگنده اف-۱۵ای هستند که عدد کمی است. با توجه به عملیاتی نبودن تمام جنگندهها در یک زمان، از این تعداد نیز کاسته میشود. با تحویل۲۵ فروند جنگنده جدید، دارایی رژیم به ۵۰ فروند اف-۱۵ای میرسد.
۶.تقویت توانایی جنگ در چند جبهه
با توجه به محدودیت نیروی زمینی رژیم که باعث زمینگیر شدن آن در جبهه غزه و کرانه باختری شده است، این تنها نیروی هوایی است که توانایی جنگ در چند جبهه را داراست. از این رو آمریکا بر تقویت فوری نیروی هوایی رژیم تمرکز کرده است.
تقویت داراییهای زمینی
صهیونیستها بهتازگی۱۰۰ بولدوزر زرهی دی-۹ را سفارش دادهاند که ضمن نشان دادن شدت ضربات به وسایل زرهی رژیم میتواند نشانهای از قصد صهیونیستها برای گسترش جنگ نیز تلقی شود. جایگزینی بولدوزرهای آسیبدیده در جنگ برای احیای توان پیشین به کار میرود اما در برههای که توان مقاومت در غزه کاهش یافته، احیای ظرفیت پیشین معنای خلق ظرفیت بیشتر را نیز میدهد.
باید در نظر داشت رژیم صرفا در کوتاهمدت به دنبال سرکوب زمینی مقاومت نیست و شاید شروع گسترش را طی یک یا دوسال آینده مدنظر داشته باشد و بر همین اساس خود را طی این بازه زمانی تقویت کند؛ درحالیکه بهزعم برخی صرفا تسلیح ناگهانی و فوری در برهه کنونی خطرناک است.
رشد بودجه نظامی رژیم که حتمی است، نباید صرفا واکنشی به ۷ اکتبر دیده شود، بلکه احتمال دارد صهیونیستها برنامه قبلی خود برای سرکوب مقاومت را در پوشش رشد طبیعی بودجه دفاعی پنهان سازد. محور مقاومت نسبت به هرگونه افزایش قوای نظامی توسط رژیم حساس است، اما این حساسیت در برهه کنونی به دلیل وجود عوامل غفلتزا باید بیشتر باشد.
منبع: فرهیختگان
/