آذربایجان شرقی

ناگفته‌هایی از سردار سلیمانی/ وقتی «سردار صلح» از خون نفر دوم تکفیری‌ها گذشت

به گزارش برگزیده های ایران از تبریز، بامداد جمعه، ۱۳ دی‌ماه سال ۹۸ را هیچ کس فراموش نخواهد کرد، نیمه شب تلخی که «سردار صلح» در حمله ناجوانمردانه و بزدلانه پهبادهای ارتش آمریکا در فرودگاه بغداد به شهادت رسید. واقعه‌ای که از آن تاریخ، جهان ِپس از سردار روی خوش به خود ندید. 

حالا ۲ سال از آن جمعه سیاه می‌گذرد، هنوز که هنوز است مردم ایران از پیر و جوان گرفته تا کودک و نوجوان همچنان در سوگ از دست دادن قهرمان تمام داستان‌های واقعی، داغدار هستند.

این روزها مردم جای خالی مرد میدان را در میانه بحران‌ها و آوردگاه مشکلات بیشتر از همیشه احساس می‌کنند اما با این حال یاد و خاطره حاج قاسم و چهره کاریزمایش با آن لبخند همیشگی‌ و دوست داشتنی نه تنها در دنیای حقیقی بلکه در دنیای مجازی زنده و جاری است.

«محمدرضا اسدبیگی» معروف به «حاج اسد»، یکی از فرماندهان محور مقاومت و از رفقای صمیمی حاج قاسم می‌گوید: «حاج قاسم به قدری رئوف و مهربان بود که همه او را پدر معنوی خود می‌دانستند، حتی یکی از فرماندهان عالی‌رتبه روسی چنان تحت تاثیر رفتارهای سردار قرار گرفته بود که بارها به ما می‌گفت، سردار با اینکه یک ژنرال بزرگ جهانی است ولی با سربازان و زیردستانش به گونه‌ای رفتار می‌کند که گویا هم رده آنهاست، در حالی که ما با هم‌قطاران یک درجه پایین‌تر از خودمان برخورد مناسبی نمی‌کنیم که سعی می‌کنم تا رفتار سردار سلیمانی را الگوی خودم قرار دهم».

او به بخشیدن جان یکی از سرکرده‌های ارشد داعشی از سوی سردار سلیمانی اشاره کرده و می‌گوید: «در بحث گروه‌های تکفیری لیدرها نقش بسیار مهمی در جذب افراد داشتند، به‌طوریکه نیروهای جذب شده در عربستان، آموزش اعتقادی دیده و کاملا شستشوی مغزی می‌شدند و سپس با گذراندن آموزش‌های نظامی با یک انگیزه مضاعف برای مبارزه به سوریه و عراق می‌آمدند، حتی قاشق و چنگال هم در جیبشان می‌گذاشتند، چراکه معتقد بودند به محض هلاکت با ائمه و پیامبران ناهار خواهند خورد و نکته جالب اینکه دلارهای زیادی هم در جیبشان پیدا می‌شد چون باور داشتند در آن دنیا هم به دلار احتیاج خواهند داشت».

اسدبیگی ادامه می‌دهد: «فردی به نام شیخ عبدالله محیسنی، مسوول شرعی جبهه النصره و به عبارت دیگر نفر دوم گروه‌‌های تکفیری که ما به شدت پیگیر او بودیم، گزارش‌های موثقی در رابطه با او به دستمان رسیده بود، قرار بود او در ساعت ۱۲ شب تا ۵ صبح در یک خیابان و به یک خانه رصد شده برود، از این‌‌رو ما مختصات محل مورد نظر را به مقر فرماندهی جهت کسب آخرین دستور ارسال کردیم تا با پهپادهایمان او را نابود کنیم، اتفاقا سردار سلیمانی هم در منطقه بود و از اینکه محل اقامت شیخ عبدالله را پیدا کرده بودیم خوشحال بود، ولی وقتی شنید که او برای وضع حمل همسرش به آنجا رفته است با انهدام آن محل و کشتن این سرکرده داعشی مخالفت کرد و گفت به هیچ وجه نباید خانواده‌اش و افراد بی‌گناه آسیب ببینند».

او  معتقد است: «شهید سلیمانی خیلی پرقدرتمندتر از حاج قاسم سلیمانی است، به حق وقت چیدن حاج قاسم بود».

انتهای پیام/۶۰۰۲۱/ر


سرور مجازی

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا