اصفهان

انتشار فیلم برای اولین بار| روایت‌های شنیده نشده از آشوب‌های سال ۸۸ در دانشگاه‌‌های صنعتی و اصفهان/ ماجرای شبی که آمفی تئاتر به آتش کشیده شد

به گزارش خبرگزاری برگزیده های ایران اصفهان، از همان ۸۷ سال پیش یعنی ۱۵ بهمن‌ماه سال ۱۳۱۳ که سنگ بنای اولین نهاد آموزش عالی در ایران گذاشته شد، دانشگاه و دانشگاهیان بودند که هم‌گام و پیش‌گام با جامعه در وقایع مختلف نقش‌آفرینی داشتند؛ وضعیت دانشگاه‌ها درسال ۸۸ هم از این مسأله مستثنی نیستند و اصلا شاید التهاب آن روزهای جامعه از همان مراسمات دانشگاه‌ها با مهمانان رادیکالی‌شان و اظهارات رادیکالی‌ترشان که البته آن هم متاثر از القای رسانه‌های غربی بود، آغاز شد.

از تمام جنجال‌های پیش از روز انتخابات که به گفته شاهدان با سایر انتخابات‌های پیش از آن بسیار تفاوت داشت که بگذریم، می‌توان گفت نقشه اصلی از روز بعد از انتخابات عملیاتی‌تر شد.

صبح روز رای‌گیری: اگر تقلب کردند، به خیابان‌ها بریزید

درست از همان جا که نامزدی، پیش از شمارش و اعلام رسمی نتایج نهایی با حضور در جمع خبرنگاران گفت: «برابر اطلاعاتی که از ستادهایمان در سطح کشور داریم، برنده قطعی با نسبت آرای بسیار زیاد اینجانب هستم» و تاریخ برگزاری جشن پیروزی‌اش را هم اعلام کرد و حتی چند ساعت قبل از آن یعنی در هنگامی که رای‌گیری درحال انجام بود، مرعشی همسر هاشمی رفسنجانی در پاسخ به خبرنگاری که از او پرسید توصیه‌تان به هواداران کاندیداها بعد از روز انتخابات چیست، گفت: «اگر تقلب کردند، بریزند توی خیابان‌ها».

درست است که شاید مرکزیت و محوریت اغتشاشات سال ۸۸ در تهران بود، اما در سایر شهرها به ویژه کلان‌شهری چون اصفهان هم حوادث در جریان بود.

فاجعه‌ای که در دانشگاه صنعتی اصفهان به بار آمد

دانشگاه صنعتی اصفهان از جمله مراکز دانشگاهی بود که به گفته شاهدان عینی خساراتی که در جریان اغتشاشات به خود دید، از خسارات دانشگاه تهران کمتر نبود و چه بسا بیشتر هم بود.

سیدعلی موسوی، دبیر جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی اصفهان در سال ۱۳۸۸ است که دوران دانشجویی خود را در تشکل جامعه اسلامی دانشجویان گذرانده و امروز برایمان از وقایع این دانشگاه می‌گوید.

وی تعریف می‌کند: قضایا به سال ۸۸ و فردای انتخابات ریاست جمهوری باز می‌گردد که انتخابات روز ۲۲ خرداد بود و روز شنبه یعنی ۲۳ خرداد اتفاقات دانشگاه صنعتی رقم خورد.

دبیر جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی اصفهان ادامه می‌دهد: دانشگاه صنعتی پیش از انتخابات از اواخر سال ۸۷ فضای ملتهبی داشت و انجمن اسلامی دانشگاه صنعتی اصفهان دو سه ماه قبل از آن منحل شده بود.

موسوی اضافه می‌کند: علت انحلال آن هم این بود که در دوران آقای خاتمی انجمن های اسلامی به دلیل عملکرد غیرقانونی که داشتند توسط خود دولت آقای خاتمی به صورت غیرقانونی معرفی شدند، اما در خیلی از دانشگاه‌ها قانون اجرا نشد تا اینکه در سال ۸۷ به دلیل برنامه‌ای که داشتند و اظهارات نامناسب مهمان نسبت به پیامبر(ص) قانون اجرا شد.

این فعال سابق تشکل‌های دانشجویی می‌گوید: اظهارات نامناسب مهمان برنامه در شب میلاد پیامبر نسبت به ایشان احساسات دانشجویان را جریحه‌دار کرد و به تحصن و تجمع مقابل دفتر انجمن اسلامی منجر شد که این دفتر باید تعطیل شود و حق ندارند که در دانشگاه به مقدمات توهین کنند.

وی عنوان می‌کند: همین قضایا باعث شد تا طبق حکمی که در زمان دولت اصلاحات اعلام شده بود در دانشگاه صنعتی اجرا شود که البته بعدها دوباره انجمن اسلامی به شکل جدیدی باز شد.

علل التهاب محیط دانشگاه صنعتی پیش از انتخابات

موسوی بیان می‌کند: همین موارد باعث شده بود تا فضای دانشگاه صنعتی اصفهان پرالتهاب شود و آماده اتفاقات بعدی باشد؛ همان روز انتخابات که به دانشکده خودم یعنی دانشکده برق رفتیم و گفت‌وگو می‌کردیم، زمزمه بحث تقلب شروع شده بود.

دانشجوی سال ۸۸ دانشگاه صنعتی اصفهان اظهار می‌کند: همچنین اواخر روز شایعه شده بود که پنج نفر از دانشجویان دانشگاه تهران به دلیل اعتراضی که داشتند کشته شدند و این مسأله فضا را ملتهب‌تر می‌کرد که البته بعدها کذب بودن این خبر هم روشن شد.

وی تشریح می‌کند: بر سر همین شایعات با لیدری برخی دانشجویان اعتراضات از سلف دانشگاه شروع شد و شیشه‌های نوشابه را به پنجره‌ها پرتاب کردند و شیشه‌ها را شکستند.

شعله‌ور شدن آتش فتنه در دانشگاه‌ها با هدایت از بیرون

موسوی توضیح داد: آرام آرام به خارج سلف آمدند و هرجایی که می‌رسیدند به آتش می‌کشیدند، جالب اینجا است که این‌ها برای آتش زدن کوکتل مولوتوف به همراه داشتند و کوکتل مولوتوف درست کردن در زمان کوتاه ممکن نیست و اصلا دانشجویان هم از کجا بلدند که درست کنند؛ اینطور شد که بعدها شنیدیم از بیرون از دانشگاه پشتیبانی می‌شد و در چندین دانشگاه این حرکت آتش انداختن انجام شده بود که بزرگترین آن دانشگاه صنعتی اصفهان بود؛ به نظر می‌رسید حتی بیشتر و یا به همان اندازه خسارات دانشگاه تهران در دانشگاه صنعتی اصفهان هم خسارت داشتیم.

فعال سابق تشکل‌های دانشجویی می‌گوید: سالن آمفی تئاتر دانشگاه را به طور کامل خراب کردند، این سالن بسیار بزرگ و امکانات وسیع و مجهز بود که کاملا نابود شد؛ مجموعه تالارهای دانشگاه که از ۸ تالار تشکیل شده است، تمام تالارها تخریب شد و نیمکت‌های تالارها را شکستند و به آتش کشیدند.

وی ادامه می‌دهد: فردای آن روز که به تالارها رفتیم تا سوختگی را ببینیم هر چقدر نور می‌انداختیم سوختگی‌ها مشخص نبود و بعد از مدتی پروژکتور انداختند تا دانشجویان شدت آتش‌سوزی را ببینند و عبرت بگیرند باز هم سیاهی محض و دود بود و چیزی پیدا نمی‌شد؛ به یاد دارم چندین سال بعد که تالارها ساخته شد و به شکل قبل بازگشت همچنان در و دیوار بوی دود و آتش می‌داد.

موسوی همچنین می‌گوید: به دانشکده‌ها رفتند، دانشکده برق و شیمی را تخریب کردند؛ حتی کتابخانه دانشگاه که تازه تأسیس شده بود و این کتابخانه تقریباً شیشه‌ای، پر از موکت و پر از کتاب بود که اگر به آن رسیده بودند، کتاب سوزی عظیمی رخ می‌داد که شاید بعدها در تاریخ انقلاب هم این جنایت ثبت می‌شد.

این دانشجوی سابق دانشگاه صنعتی اصفهان اظهار می‌کند: ساختمان ریاست دانشگاه را به آتش کشیدند که به همراه آمفی تئاتر و تالار هشت بیشترین آسیب را دیدند، کوکتل مولوتوف کف ساختمان ریاست انداخته بودند به طوری که موزاییک‌های کف زمین از جا کنده شده بود.

دانشجویی که برای اطفاء حریق رفته بود در شعله‌های آتش سوخت

وی یادآور می‌شود: در همان ایام یکی از دانشجویان برای خاموش کردن آتش می‌رود که گرفتار آتش می‌شود و کل بدنش می‌سوزد؛ این دانشجو محصل رشته برق بود و هم‌رشته‌ای بودیم و به یاد دارم که تا یکی دو سال بعد که به دانشکده می‌آمد بدنش در کاور بود و به دلیل آسیب دیدگی شدید بدن و گردن و کل دستش در کاور خاصی بود و تا مدت‌ها درگیر این سوختگی بود.

موسوی اضافه می‌کند: وقتی این موارد رخ داد، مسؤولان دانشگاه دقیقا نمی‌دانستند که باید چه کاری انجام دهند که با اجازه استانداری نیروی حفاظتی وارد دانشکده می‌شوند و آن‌ها هم که وارد دانشگاه شدند جلوی آتش‌سوزی بقیه دانشگاه را گرفتند.

این دانشجوی سال ۸۸ تصریح می‌کند: فرض کنید اگر برای دانشکده شیمی اتفاق جدی‌تر رخ می‌داد، با وجود مواد شیمیایی و انفجاری در آزمایشگاه، چه فاجعه‌ای به بار می‌آمد.

وی یادآور می‌شود: آن شب شنیدیم که نیروی حفاظت دانشگاه که نزدیک خوابگاه دانشجویی شده بودند، عده‌ای از دانشجویان خاص آب کولرها را کف سالن و محوطه خالی کرده بودند و سیم برق به این آب‌ها زده بودند تا سربازها دچار برق گرفتگی شوند.

موسوی توضیح می‌دهد: برخی هم آجر و… از بالا روی سر این سربازها پرتاب کرده بودند به طوری که فک یکی از سربازها جا به جا شده بود، به دلیل این قضایا گویا فرمانده گارد دستور حمله به خوابگاه می‌دهد و دستور حمله دادن همانا و نابود شدن خوابگاه همانا.

این فعال سابق تشکل‌های دانشجویی گفت: فردای آن روز که برای بازدید رفتیم دیدیم چیزی مثل حوادث کوی دانشگاه رخ داده و تمام درهای اتاق‌های خوابگاه‌ها یک سوراخ بزرگ داشت که جای شکسته شدن بود و تر و خشک در آن درگیری‌ها آسیب دیدند.

شعله‌های آتش از درب بیرونی دانشگاه مشخص بود

وی تعریف کرد: وقتی وارد دانشکده‌ها، تالارها، آمفی تئاتر خوابگاه و هرجایدیگ به که می‌رفتیم با فاجعه رو به رو می‌شدیم، شب امتحانم بود و تلفنی با دانشجویان صحبت می‌کردم اما ساعت ۱ بود که به دانشگاه برگشتم و از بیرون و در ورودی دانشگاه آتشی که داشت ساختمان‌ها را می‌سوزاند را می‌دیدیم.

موسوی اظهار داشت: یکی دانشجویان که لیدر“> همه جریانات مقابل بود هم همان شب در کنار ما بیرون از دانشگاه ایستاده بود و ما تعجب کردیم که چرا او که خوابگاهی است در خوابگاه نیست، دانشجویان هم او را حین لیدری آتش زدن آمفی تئاتر دیده بودند و اینکه بیرون دانشگاه حضور داشته باشد تعجب برانگیز بود که بعد متوجه شدیم که فرد خودش از لیدرهای اصلی آتش‌سوزی بوده اما برای مظلوم‌نمایی از درب پشتی دانشگاه خارج شده بود تا بگوید که در کل داخل دانشگاه نبوده است.

لیدر“>

لیدر“>دانشجوی سابق دانشگاه صنعتی اصفهان تعریف کرد: فردای آن روز برخی از دانشجویان بعضی تشکل‌ها را می‌دیدیم که دستان‌شان زخم شده بود و آن را بسته بودند که متوجه شدیم لیدر آتش‌سوزی بودند البته آنطور که بعدها متوجه شدیم فقط دانشجویان تشکل‌ها نبودند و از خارج دانشگاه و حتی سازمان منافقین حمایت و پشتیبانی می‌شدند.

وی اضافه کرد: فردا وقتی که به دانشکده رفتیم هم‌چنان در و دیوار درحال سوختن بود و بعدها فیلمی هم از آن وقایع تهیه شد که سعی شد در تاریخ بماند و فراموش نشود؛ پس از آن بود که دانشگاه امکان کنترل و مدیریت نداشت و ده روزی دانشگاه تعطیل شد، پس از آن بازگشایی شد و ادامه امتحانات که لغو شده بود برگزار شد.

آنچه تا اینجا خواندیم روایت یک دانشجوی فعال در تشکل دانشجویی دانشگاه صنعتی اصفهان بود و برای هرچه مشخص‌تر شدن ابعاد آن فاجعه به سراغ یکی از اعضای هیأت علمی دانشگاه هم رفتیم تا از دید یک استاد برایمان بگوید در آن روزهای پرالتهاب در دانشگاه چه اتفاقاتی رقم خورد.

حسین مطیع، استاد دانشگاه صنعتی اصفهان درخصوص وقایع رخ داده روز بعد از انتخابات ۱۳۸۸ در دانشگاه صنعتی اظهار داشت: پس از برگزاری انتخابات در روز شنبه اعتراض دانشجویان آغاز شد و وقتی برای شام به دانشجویان نوشابه دادند، شیشه‌های نوشابه‌ را برداشتند و شروع به پرتاب کردند؛ پس از آن به سمت خوابگاه پسران رفتند و حدأقل ۲۰۰ نفر را با خود همراه کردند و شروع به شعار دادن کردند.

وی ادامه داد: پس از آن به سمت خوابگاه دختران رفتند و تعدادی از آن‌ها را نیز با خود همراه کردند که البته وارد خوابگاه نشدند؛ پس از خوابگاه‌ها به سمت تالار ۸۰۰ نفره شیخ‌بهایی رفتند و تمام صندلی‌ها و سن تالار را با بنزین به آتش کشیدند، اینکه از کجا بنزین‌ها را آوردند متوجه نشدیم اما یکی از راننده‌های دانشگاه تعریف می‌کرد که یکی از دانشجویان بعداز ظهر در ماشین او با تلفن صحبت می‌کرد و می‌گفت امشب دانشگاه صنعتی آتش می‌گیرد یعنی اتفاقی هماهنگ شده بود.

تمام صندلی‌های سالن امتحانات را شکستند

مطیع با بیان اینکه پس از تالار به سمت ساختمان مرکزی رفتند توضیح داد: بخش‌هایی از ساختمان را نیز به آتش کشیدند، آتش‌نشانی وارد شد و بخشی از آتش را خاموش کرد اما از جایی به بعد را اجازه نمی‌دهند؛ در ادامه به سالن امتحانات رفتند و تمام دسته صندلی‌ها را می‌کنند تا امتحانات عقب بیفتد و پس از آن تالار ۸ را آتش می‌زنند.

استاد دانشگاه صنعتی تأکید کرد: یکی از بدترین کارها این بود که جلوی ماشین آتش‌نشانی را گرفته بودند و نگذاشتند برای خاموش کردن آتش سالن ۸ برود؛ خود رئیس دانشگاه پشت ماشین آتش‌نشانی می‌نشیند و خواهش می‌کند که کنار بروند تا آتش خاموش شود اما اجازه ندادند.

وی یادآور شد: یکی از دانشجویان بسیجی برای خاموش کردن آتش تالار ۸ وارد می‌شود و دچار سوختگی ۷۰ درصد می‌شود و چندین هفته در بیمارستان بستری بود و در نهایت نجات پیدا کرد.

مطیع با بیان اینکه قصد ورود به دانشکده شیمی را داشتند که رئیس دانشگاه از نیروی یگان ویژه کمک می‌گیرد، تصریح کرد: برای ورود یگان ویژه نیاز به اجازه استاندار است و با ورود یگان ویژه از دانشکده شیمی دور شدند و مجدد به سمت خوابگاه رفتند اما یگان ویژه با سلاح‌های پلاستیکی به آن‌ها تیراندازی کرد و در مقابل شروع به پرتاب شیشه نوشابه‌ها و سنگ کردند؛ در نهایت نیروهای حفاظت دستگیرشان کرد و صبح روز بعد جز تعداد محدودی آزاد شدند و آن تعداد محدود نیز بعد از حدود ۳ روز آزاد شدند.

سالن‌های سوخته سال‌ها متروکه ماند چون پولی برای تعمیر آن‌ها نداشتیم

استاد دانشگاه صنعتی خبر داد: مجموع خسارت‌های آن شب ۲.۵ میلیارد تومان بود که به پول امروز شاید حدود ۷۵ میلیارد تومان باشد؛ برخی از سالن‌ها تا سال‌ها سوخته و متروکه بود و دانشگاه پولی برای تعمیر آن‌ها نداشت.

وی در خصوص روز پس از اعتراضات گفت: صبح روز بعد که به دانشگاه رفتیم تمام شیشه‌های ساختمان مرکزی شکسته بود، ماشین‌های دانشگاه چپ شده بود؛ آن روز فضای دانشگاه ملتهب بود و شورای دانشگاه تصویب کرد که امتحانات ۲ هفته به تعویق بیفتد، در ادامه شایعه شده بود که گارد ویژه مجدد قصد ورود به دانشگاه را دارد و در نهایت دانشگاه ۲ هفته تعطیل شد.

استاد دانشگاه صنعتی در پایان یادآور شد: تمام این افراد صورت‌هایشان را پوشانده بودند اما در نهایت همگی شناسایی شدند؛ نکته عجیب این بود که زمانی که می‌خواستند از افراد شناسایی شده خسارت دریافت کنند اعداد ناچیزی حدود ۱ و نیم تا ۵ میلیون تومان دریافت کردند در صورتی که ۲ و نیم میلیارد خسارت وارد کرده بودند.

در طرف مقابل و در قلب کلانشهر اصفهان، دانشگاه اصفهان و دانشگاه علوم پزشکی در آن سال عجیب اعتراضات و اغتشاشات عجیبی را تجربه کرد.

ماجرای اعتراضات ۱۶ آذر سال ۸۸ در دانشگاه اصفهان

 دانشگاه اصفهان از جمله دانشگاه‌هایی بود که ایام ۱۶ آذر متفاوتی را در سال ۸۸ طی کرد، با میلاد منصوری که آن سال‌ها در بسیج دانشجویی فعال بود، گفت‌وگو می‌کنیم؛ او هم مثل سیدعلی موسوی از چشم یک دانشجوی فعال و پرشور سال ۸۸ آن روزهای قبل و بعد از انتخابات را برایمان تعریف کرد.

منصوری از ایام پیش از انتخابات و ریشه‌های اغتشاشات سال ۸۸ شروع می‌کند: برای انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ از اوایل زمستان سال ۱۳۸۷ فضای دانشگاه به سمت برنامه‌های سیاسی پیش رفت چون دولتی که سال ۸۴ روی کار آمده بود گرایش‌های متفاوتی را در عمل به کار گرفته بود و این باعث شده بود که در سطح کشور و بین‌الملل شاخک برخی افراد تیز شود و حساس شوند.

مسوول سیاسی بسیج دانشجویی دانشگاه اصفهان در سال ۸۸ گفت: دشمن در آن زمان تلاش می‌کرد که مدل انقلاب‌های رنگی را در ایران پیاده‌سازی کند، برای آن طراحی و برنامه داشت، تئوری‌ها ساخته شده بود و بسترها فراهم بود اما منتظر فرصت بودند.

وی افزود: در چنین شرایطی همه مخالفان نظام دست در دست یک‌دیگر دادند، در دانشگاه هم دیدیم که خیلی زود به سمت سیاسی شدن پیش رفت و از پائیز و زمستان سال ۸۷ فضای دانشگاه اصفهان به لحاظ سیاسی داغ شد.

منصوری با بیان اینکه از آن پاییز و زمستان تریبون‌ها، مناظرات، برنامه‌های سیاسی برگزار می‌شد، اضافه کرد: چهره‌های سیاسی به دانشگاه می‌آمدند، نشریات دانشجویی با تیراژ بالا منتشر می‌شد.

فعال بسیج دانشجویی تصریح کرد: به واسطه تمسخر و سم‌پاشی‌هایی‌ که در سطح جامعه وجود داشت، این فضا به داخل دانشگاه هم کشیده شده بود و در جلسات بیشتر به جای آنکه تبیین و تحلیل ببینیم، بحث و دعوا بر سر اشخاص را داشتیم، این دانشجویان به دنبال واقعیت نبودند و بحث‌شان سر اشخاص بود و به همین جهت عمدتا برنامه‌ها به حاشیه کشیده می‌شد.

وی یادآور شد: دانشجویان رادیکال به داخل مراسمات می‌آمدند و از اواسط برنامه شروع به ایحاد حاشیه می‌کردند و مراسمات را دچار التهاب می‌کردند.

چاپ نشریات دانشجویی با تیراژ بالا در آستانه انتخابات

منصوری بیان داشت: هر دو جناح مهمان‌هایی دعوت می‌کردند، فضا برای هر دو طرف مهیا بود، نشریات با تیراژ بالا منتشر می‌شد و در تالارها همایش‌هایی برگزار می‌کردند، در مقابل سلف با استقبال بالا نشریات را تهیه می‌کردند و به بحث می‌نشستند.

فعال سابق تشکل‌های دانشجویی گفت: در بهار ۸۸ به انتخابات نزدیک شدیم و می‌دیدیم که دانشجویان در داخل دانشگاه مواضع عجیبی را از خارج دانشگاه و خارج کشور دریافت می‌کردند، برای ما که فعال دانشجویی بودیم این رفتارها تعجب برانگیز بود.

وی عنوان کرد: در یکی از برنامه‌های تلویزیونی آقای مجید انصاری گفت که دو دانشگاه اصفهان و دانشگاه تهران بسیار ما را اذیت کردند و این حرف معنایش تماما تلاش نیروهای انقلابی بود که با تلاش و همت و روشنگری اجازه نمی‌داد که برخی شبهه افکنی کنند و دانشجویان را گمراه کنند.

منصوری با بیان اینکه در بهار ۱۳۸۸ دیگر بحث رنگ‌ها شروع شد و رنگ سبز به دانشگاه هم کشیده شد، افزود: اتفاقاتی که سال ۸۸ در دانشگاه رخ داد همه در گذشته و یک روندی ریشه دارد.

فعال سابق تشکل دانشجویی بیان داشت: در بهار ۸۸ هم روزها خیلی غیرطبیعی می‌گذشتند یعنی ما با دانشجویان ادوار تشکل‌های دانشجویی که صحبت می‌کردیم، می‌گفتند انتخابات‌های قبلی اینطور پرالتهاب نبوده است و دوقطبی‌ها اینقدر شدید نبود.

وی ادامه داد: در چنین فضایی بود که می‌دیدیم در برنامه‌های مختلف کار به خراب کردن برنامه‌ها، حرکات پینگ پونگی، توهین و… کشیده شده بود و دروغ پراکنی هم در نشریات دانشجویی دانشگاه اصفهان وجود داشت.

منصوری عنوان کرد: تجمعاتی در خردادماه ۸۸ شکل گرفت، التهابات جامعه در سطح دانشگاه هم بود اما به دلیل امتحانات دانشجویان فضا کمی محدودتر بود، مثلا در خوابگاه‌ها شبنامه پخش و شعارنویسی انجام می‌شد.

ماجرای کشته‌سازی در دانشگاه اصفهان

مسوول سیاسی بسیج دانشجویی دانشگاه اصفهان در سال ۸۸ گفت: البته یک سری پروژه کشته‌سازی هم در دانشگاه ما انجام می‌شد، یکی از دانشجویانی که اعتیاد داشت به دلیل استفاده بیش از حد مواد مخدر سنکوپ کرد اما این شایعه را پراکندند که او در تجمعات شرکت داشته و نیروهای امنیتی او را از پل عابر پیاده به پایین انداخته‌اند اما بعد که بررسی شد مشخص‌ شد که او اصلا در پارک بوده و به علت مصرف بیش از حد مواد مخدر سنکوپ کرده است.

وی خاطرنشان کرد: مرتب در رسانه‌های غربی گفته می‌شد که باید برای بازگشایی دانشگاه‌ها برنامه داشت، تابستان داغ باید به دانشگاه داغ منجر شود، اساتید تحصن کنند و دانشجویان به کلاس نروند و دغدغه ما بود که چه برنامه‌ای داشته باشیم که به همین دلیل مرتب روشنگری و آموزش تحلیل وضعیت داشتیم.

منصوری اظهار داشت: گمشده امروز دانشجو هم همان تحلیل است، دانشجوی کنونی در هنگام فتنه ۸۸ هشت سال بیشتر نداشتند و تحلیل و ریشه‌شناسی است که این روزها برای دانشجویان کمک‌کننده است.

این دانشجوی سابق دانشگاه اصفهان گفت: مهر و آبان هم در همین شرایط پیش رفت، بحث‌های زیادی در دانشکده‌ها می‌شد، در سلف و کلاس‌ها به بحث سیاسی می‌پرداختند، برنامه‌هایی که حتی موضوع ادبی و شعر هم داشتند نهایتاً به بحث سیاسی کشیده می‌شد.

وی بیان داشت: در آذرماه هم فراخوان‌هایی برای روز دانشجو از سوی ضدانقلاب اعلام می‌شد، در این فضا تشکل‌های انقلابی قرار گذاشتند تا در سه راه زبان دانشگاه اصفهان تریبون آزادی برگزار شود.

منصوری اظهار کرد: از هر دو جناح دانشجویان می‌آمدند و صحبت می‌کردند، شبهه مطرح می‌شد و پاسخ می‌گرفت اما به یک باره افرادی که وابسته به شبکه دختران فیروزه‌ای و برخی احزاب اصفهان، بالا رفتند و شروع به تشنج آفرینی کردند، دانشجویان را با شعارهای رادیکال و توهین تحریک می‌کردند.

آشوب‌گرانی که چادر از سر دختران دانشجو کشیدند

دانشجوی سابق دانشگاه اصفهان تعریف کرد: جسارت‌هایی به حرم‌الشهدا و دفاع مقدس داشتند و جمعیت بهم ریخت و آخر جمعیت درگیری شد، عده‌ای از دانشجویان به خواهران حمله کردند و چادر از سرشان کشیدند و زد و خورد ایجاد شد و حراست هم ورود کرد؛ وقتی دیدند در تقابل اندیشه‌ای کم آوردند داد و بیداد کردند و گفتند می‌خواهیم پیاده‌روی کنیم.

منصوری افزود: تا قبل از آنکه این کوره روشن نشده بود، ناخالصی‌ها و درجه‌بندی‌ها مشخص نبود؛ با آن برنامه سه راه زبان دانشگاه و حرف‌هایی که زده شد و حملاتی که داشتند، طیف‌بندی دانشجویان را مقابل چشم دیدیم.

فعال سابق تشکل‌های دانشجویی اضافه کرد: پیاده‌روی‌شان را انجام دادند و به هدفی که می‌خواستند نرسیدند، به همین دلیل برای ۱۸ آذرماه فراخوان دادند که در درب شمالی دانشگاه حرکتی خواهیم داشت؛ آن روز آمدند و ما هم در تشکل‌های انقلابی سیاست‌مان این بود که شروع‌کننده نباشیم و در درگیری شرکت نکنیم اما حیات طرف مقابل در درگیری بود.

عدم همراهی مردم با آشوب برخی دانشجویان 

وی بیان داشت: افراد در درب شمالی و کنار نرده‌های دانشگاه ردیف شدند، انتظارشان این بود که شروع به شعار دادن می‌کنند و مردمی که پشت نرده‌ها در خیابان هستند هم با آن‌ها همراه می‌شوند اما هرچقدر که آنجا ماندند مردم هوشیار به آن‌ها توجه نکردند.

منصوری عنوان کرد: به همین دلیل تصمیم گرفتند به سمت سه راه زبان برگردند، تشکل‌های انقلابی هم در کنار آن‌ها به راه افتاد و هرجا می‌رفتند همراه آن‌ها بودند و اجازه میدان‌داری ندادند، این اتفاق باعث شد تا جمعیت طرف مقابل ریزش پیدا کند و به حداقل افراد رسید، ساعت ۱۲.۵ بود که کار جمع شد و پس آن دیگر حرکتی از طرف مقابل ندیدیم که همه به واسطه تبیین‌گری، روشنگری و تلاش‌ها و جلسات مستمر دانشجویان انقلابی بود.

دانشجوی سال ۸۸ دانشگاه اصفهان گفت: با موج بزرگی که در نهم دی ماه شکل گرفت، روبنا و سفره فتنه جمع شد اما باید یادآوری کرد که زیربنا فتنه هنوز در جریان است و نسل فعلی باید آن زیربنا را بشناسد و به این جنگ تبیین و روایت به چشم جهاد نگاه کند و این جهاد امروز قلم دست گرفتن و حضور موثر در فضای مجازی است.

دانشجوی امروز که شاید در آن روزها دوران دبستان خود را می‌گذارنده است، قطعا خود چیزی از آن سال به یاد نمی‌آورد و این روایت سینه به سینه است که ذهنش را آماده و راهش را روشن می‌دارد.

تجربه‌ها آسان به دست نیامده، افراد و جریان‌ها و حتی نظام در این مسیر هزینه‌ها دادند تا سره از ناسره برای دانشجوی ۲۰ ساله امروز مشخص‌تر از هرزمان دیگری باشد؛ امروز نوبت ما جوانان است که میراث گران‌سنگی که به دستمان سپرده شده را حفظ کنیم و به همان اهداف متعالی که گذشتگان‌مان برای جنگیدند و جان دادند، برسانیم.

انتهای پیام/۶۳۱۱۹/ج/ ق


سرور مجازی

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا