اصفهان

نجات مرد یخ زده در روایت پلیس اصفهان!

نجات مرد یخ زده در روایت پلیس اصفهان!

به گزارش برگزیده های ایران از اصفهان به نقل از پایگاه خبری پلیس، مامور وظیفه شناس پلیس می گوید: چند روز پیش همین طور که در حال گشت زنی بودیم ناگهان یک دستگاه موتورسیکلت که در کنار خیابان متوقف شده بود نظرم را به خود جلب کرد اول مشکوک شدم. از خودرو پیاده شدم تا علت متوقف شدن موتورسیکلت را بدانم که چشمم به مرد جوان افتاد که از سرما یخ زده بود.

ساعت نزدیک های چهار صبح روز هشتم دیماه به همراه یکی از سربازان وظیفه راهی حوزه ماموریتی در منطقه صنعتی شهر دولت آباد شدم. از همان ساعات اولیه همه نقاط شهر از مه غلیظ صبحگاهی پوشیده شده بود به طوری که هیچ جایی دیده نمی شد. چراغ مه شکن خودرو را روشن کرده و با سرعت کم حرکت کردیم در بین راه چند دستگاه از خودروهایی که به دلیل مه راه خود را گم کرده بودند، راهنمایی کردیم.

عده ای از راننده ها هم به دلیل عدم دید کافی و دیده نشدن تابلوها اشتباهاً به جای دیگری می رفتند و با دیدن خودروی پلیس بوق زده و از ما کمک خواستند که آنها را هم راهنمایی کرده و به سمت خروجی شهر انتقال دادیم.

همین طور که در حال گشت زنی بودیم ناگهان یک دستگاه موتورسیکلت که در کنار خیابان متوقف شده بود نظرم را به خود جلب کرد اولش مشکوک شدم. از خودرو پیاده شدم تا علت متوقف شدن موتورسیکلت را بدانم. کمی که جلوتر رفتم مرد جوانی را دیدم که کنار جدول خیابان نشسته و از سرمای زیاد به خودش پیچیده بود. هرچقدر صدایش زدم جوابی نمی داد، مرد جوان از سرمای هوا یخ زده و به همین خاطر حسابی از حال رفته بود. کمی که به اطرافم نگاه کردم متوجه شدم شیلنگ بنزین موتورسیکلت پاره شده و این شهروند نتوانسته به راهش ادامه دهد.

با کمک سرباز وظیفه ای که همراهم بود او را به هوش آورده و سوار بر خودروی پلیس کردیم؛ موتورسیکلت او را هم با وسیله ای که داشتیم به خودرو بسته و راهی کلانتری شدیم.

این شهروندان پس از اینکه گرم شد و توانست حرف بزند، گفت: نیمه های شب از سرکار به منزلم رفتم که ناگهان در بین راه شیلنگ بنزین موتورسیکلت پاره شد و چون گوشی تلفن همراهم که خاموش شده بود نتوانستم با کسی تماس بگیرم و از طرفی مه غلیظی هم همه جا را فراگرفته بود و هیچ جایی را نمی توانستم ببینم به همین خاطر تصمیم گرفتم تا عادی شدن هوا همانجا بمانم اما به دلیل سرمای شدید هوا از حال رفتم و اگر شما به دادم نرسیده بودید معلوم نبود چه برسرم می آمد.

بعد از اینکه آدرس و شماره تلفن منزلش را گرفتیم، او را با خودروی پلیس به خانواده اش تحویل دادیم و موتورسیکلتش را هم تعمیر کرده و فردای آن روز آن را به او تحویل دادیم.

این مامور وظیفه شناس پلیس در خاتمه با بیان اینکه ما پلیس ها خودمان را خدمتگزار مردم می دانیم و گشت زدن ما فقط برای گرفتن مجرم نیست بلکه اگر فردی را هم ببینیم که نیاز به کمک داشته باشد به یاریش می شتابیم و تا جایی که مسئولیت ما به ما اجازه دهد از هیچ تلاش و کوششی برای یاری رساندن به شهروندان و هموطنان خود کوتاهی نمی کنیم.

او ادامه داد: پلیس از جنس همین مردم است و کار و شبانه روز برای همین مردم فعالیت می کند و تنها زمانی خستگی از تنش بیرون می آید که لبخند رضایت را بر لبان مردم ببیند.

۴۶

مجله خبری برگزیده های ایران

سرور مجازی

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا