ماجرای شلوغی خیابان پاکستان چیست؟ (بخش دوم)/ سفارت افغانستان: به مراجعان نمیگوییم چهار صبح بیایند
ماجرای شلوغی خیابان پاکستان چیست؟ (بخش دوم)/ سفارت افغانستان: به مراجعان نمیگوییم چهار صبح بیایند
به گزارش خبرگزاری برگزیده های ایران، حامد هادیان: پس از اینکه گزارشی درباره وضعیت آشفته اطراف سفارت افغانستان منتشر شد (وضعیتی نابسامان که لازم است وزارت کشور، شهرداری، فراجا و وزارت امور خارجه هماهنگی بیشتری برای حل آن داشته باشند)، از سفارت با خبرگزاری تماس گرفتند و برای گفتگویی به سفارت دعوت شدیم، سفارت افغانستان یک روز بعد از انتشار گزارش، ماجرا را پیگیری کرد.
گزارش اول درباره ماجرای شلوغی اطراف سفارت با این بند پایان یافته بود: «این روزها سفارت افغانستان در خیابان پاکستان تهران؛ مکانی مزاحم، بینظم و فاقد برنامه برای صدها مراجعهکننده در هر روز است، روندی که ممکن است در آینده باعث مشکلات بزرگی شود.»
ظهر یک روز زمستانی بههمراه عکاس، خودمان را به سفارت رساندیم، هنوز نمیدانستیم که با چهکسی قرار است مصاحبه کنیم، بهسان روزهای قبل جلوی سفارت هنوز شلوغ بود، هرچند ظهرها از صبح خلوتتر است. توی صف یکی از ورودیهای سفارت ایستادیم و کارمند سفارت هر کسی را بعد از سؤال کردن و دیدن مدرکش راه میداد، بعد از این که گفتیم برای مصاحبه آمدیم خیلی زود وارد شدیم، در ورودی پوستر «ورود موبایل ممنوع» است زده بودند هرچند ما فرق داشتیم، کارمند ما را به انتظامات معرفی کرد، بعد از گیت ورودی، بازرسی بدنی یا بهقول افغانستانیها تلاشی شدیم، حتی در ایران هم افغانستانیها نگران انتحاری هستند. یک طبقه بالا رفتیم و به اتاق کنسولی وارد شدیم، اتاقی که چند نفری توی آن نشسته بودند، میرانورشاه غفاری مسئول امور کنسولی منتظرمان بود، همه معاونین سفارت آنجا بودند، برای شروع چای سبز آوردند، چند وقتی بود چای سبز نخورده بودم و در جایی خارج از افغانستان به من نچسبیده بود.
کنسول در ابتدا خودش و باقی میزبانان را معرفی کرد که بخشهای مختلف از جمله امور مهاجرین، امور پاسپورت، امور فرهنگی و امور حوادث را نمایندگی میکردند، هر کدام هم به تیپ و لباسی بودند، چند تایشان فارسی روان حرف میزدند و یکی دو نفر، فارسی برایشان سخت بود.
بعد از معرفی میزبانان، کنسول صحبت را شروع کرد که؛ «گزارش شما را خواندیم و به همین خاطر تصمیم گرفتیم دعوتتان کنیم و گزارشی از وضعیت موجود به شما بدهیم.»
جلسه در ابتدا خیلی رسمی بود و غفاری مسئول امور کنسولی از ایران برای ۴۰ سال میزبانی مردم افغانستان تشکر کرد و از آمارها گفت که؛ براساس آمار اعلامی وزارت کشور ایران، ما پنج میلیون مهاجر در ایران داریم که در ابعادی از نفوس یک کشور بیشتر است،
بعد توضیحاتی درباره فعالیت سفارت داد که؛ «سفارت از پرکارترین سفارتهای افغانستان در کل دنیا و احتمالاً ایران و جهان است، ما کارمان را از هفت صبح شروع میکنیم و پایان کارمان مشخص نیست و تا آخرین نفری که داخل سفارت باشد کار میکنیم، معمولاً دوشیفت کار میکنیم. از طرفی در بسیاری از زمینهها سرعتمان بالا رفته است و تا همین چند ماه پیش نوبت تمدید پاسپورت دو الی چهار ماه بود که امروز به هجده ساعت رسیده است، ما در این مدت رکورد تمدید ۳۶۰۰ پاسپورت شکستیم. ۸۰ نفر نیرو داریم که چندین برابر خودشان کار میکنند، فقط دو بخش صدور پاسپورت و نکاحنامه یکروزه نیست که آن هم بهخاطر این است که مدارک باید از کابل صادر شوند.»، درباره میزان فعالیت سفارت حرف زدیم که گفتند؛ «سی درصد از مراجعانی که سفارت میآیند برای گرفتن کد برای شیرخشک، بیمه و ثبتنام دانشگاه و اموری از این قبیل میآیند که کار دفاتر پیشخوان است ولی بهخاطر ناهماهنگی به اینجا میآیند و کاری از دست ما برنمیآید، بخش دیگری از مهاجران هم اصلاً مدرک هویتی ندارند.»
از اینجای کار از ناراحتیشان گفتند که؛ «کاش واقعیتها را بگوییم و ما به مردم نمیگوییم که از چهار صبح به اینجا بیایند.»، در گزارش نوشته بودم؛ «یکی از مهاجران افغان در مورد عملکرد سفارت افغانستان در تهران میگفت: “به همه این سه چهار هزار نفر میگویند «ساعت ۴ صبح بیایید.»، ساعت ۴ صبح که میآییم، به ۴۰ یا ۵۰ نفر نوبت میدهند و میگویند جمعیت زیاد است.”»، واقعیت این بود از محتوای گزارش راضی نبودند و مسئول سوانح بین صحبتها گفت که شأن دیپلماتیک سفارت رعایت نشده است.
ازدحام جمعیت و بینظمی بیرون را قبول داشتند ولی میگفتند؛ «همه چیز دست ما نیست، ما خارج از ساختمان سفارت اختیاری نداریم، موارد دیگری هم هست مثلاً گاهی ایران مدارکی را از مهاجران میخواهد و برای آن محدوده زمانی میگذارند و آن جمعیت مجبور است که در آن زمان خودش را به اینجا برساند مثل ماجرای کارت آمایش چنین اتفاقی میافتد وقتی میخواهیم گذرنامه اتباع را تمدید کنیم محدوده زمانی دارد از طرف ایرانی که محدوده اسفند ماه است و ما مجبوریم بهسرعت کار را انجام دهیم.»
غفاری همچنین گفت: با همه این حرفها «ما از کابل برای اجاره ساختمان جدید و یا خریدن ساختمانی بزرگتر که همه کارها از رستوران، کافینت و عریضهنویسها در آن باشد اجازه گرفتهایم و جستوجو را هم شروع کردیم ولی هنوز جای مناسبی پیدا نکردیم، همچنین دنبال این هستیم که مانند گذشته تیمهای سیار سفارت به مناطقی که جمعیت زیادی از مهاجرین حضور دارند بروند و کارهایی را در مبدأ پیش ببرند که هنوز در راه اجرای آن مشکلاتی وجود دارند.»
دوست نداشتند از طرف ایرانی انتقاد کنند ولی نامهای را نشانم داد، که مشکلات موجود را شرح داده بودند و به وزارت خارجه ایران ارسال شده بود. یکی از حضار گفت؛ «ما از وزارت خارجه خواستهایم که برای بسیاری از امور کمیته مشترک تشکیل دهیم تا مسائل جدید را در آنجا حل کنیم ولی طرف ایرانی هنوز جوابی نداده است.»
درباره شلوغی اطراف هم گفتند؛ «شلوغی و دستفروشی تقصیر ما نیست اختیاری نداریم ما حتی بعد از پایان کار سفارت دو نفر از سفارت کارهای تنظیف زبالهها را انجام میدهند.»
بعد از حرفهای مربوط به شلوغی اطراف سفارت هر کدام از حاضران هم توضیحاتی درباره منششان در کار دادند: سفارت، خانه مشترک همه افغانهاست و مسئولین ما گفتهاند “به همه بدون هیچ محدودیتی خدمات کنسولی بدهید”، کار خانمها را زودتر انجام میدهیم، محدودیتی برای کسی نداریم.
غفاری همان موقع عکسهای شمارهانداز سفارت در روزهای اخیر را نشان داد که بهقول خودش رکورد شکانده و از روزی ۷ الی ۹ هزار مراجعه را ثبت کرده است، همچنین خودکارهای روی میزش را نشان داد و گفت: خودم روزی دو سه خودکار استهلاک دارم.
در همان حال سفیر وارد اتاق شد و بعد خارج شد، غفاری ادامه داد که هیچ دیپلماتی توان یکهزار مراجعه را ندارد.
غفاری سپس دوربینهای مداربسته را نشان داد که تاکسیهای زرد جلوی در سفارت ایستاده بودند، میگفتند: پلیس باید با آنها برخورد کند کاری از دست ما برنمیآید.
برای حل مشکل خیابان پاکستان و مشکلات اتباع، بهجز وظایفی که سفارت بهعهده دارد پیشنهاد میشود سازمانهای ایرانی مربوطه بهخاطر خاص بودن ماجرا، هماهنگی بیشتری در این موضوع داشته باشند، هماهنگی بسیاری از مشکلات را حل خواهد کرد.
با همه این حرفها بهنظر سفارت در بخش اطلاعرسانی و استفاده از سیستمهای آنلاین نوبتدهی نقصهای جدی دارد که باید برطرف شود، بخشی از این مشکل با استفاده از فناوریهای روز قابل حل است.
/+