چه کسی در دولت چهاردهم سُکان موسیقی را در دست میگیرد؟
چه کسی در دولت چهاردهم سُکان موسیقی را در دست میگیرد؟
خبرگزاری برگزیده های ایران – مراسم تنفیذ رئیس جمهوری منتخب برگزار شد تا مسعود پزشکیان رسما بر مسند قدرت بنشیند و سُکان اداره امورِ اجرایی کشور را در دست بگیرد. او مراسم تحلیف را هم در پیش دارد و تنها دو هفته پس از مراسم تحلیف باید وزیرانش را برای اخذ رای اعتماد به مجلس شورای اسلامی معرفی کند.
بحث انتخاب وزیران این روزها داغ است و برای هر وزارتخانه، گزینههای بسیاری مطرح شده است. یکی از مهمترین انتخابها در کابینهی هر دولتی، انتخاب وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی است.
فارغ از اینکه گزینههای مطرح شده در رسانهها برای وزارت فرهنگ تا چه حد نزدیک به واقعیت است و فارغ از اینکه چه کسی برای این مسئولیت سنگین انتخاب میشود؛ در اینجا میخواهیم به مسیرِ دولت چهاردم در عرصه موسیقی بپردازیم. مسیری که به شدت برای دولت چهاردهم مهم و تعیین کننده خواهد بود.
مهمترین جایی که در دولت مسئولیت اداره و سیاستگذاری موسیقی را برعهده دارد، دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است. کسی که بر این مسند مینشیند، در ظاهر تنها یک مدیرکل است؛ اما هزاران هنرمند و فعال عرصه موسیقی، سرنوشتشان به این جایگاه بستگی دارد.
نگاهی به گذشته و اکنونِ دفتر موسیقی ما را به نکات بسیاری میرساند.
در گذشته مدیرانی که در دفتر موسیقی بر مسند قدرت مینشستند، تنها کارشان صدور مجوز بود که برای همین کار هم سختگیریهای بسیاری داشتند. در چند سال گذشته این رویه تا حدودی تغییر کرد. مدیران دفتر موسیقی بالاخره به این نتیجه رسیدند که کارِ دفتر موسیقی چیزی فراتر از صدور مجوزهاست.
بگذارید نگاهی به وضعیت کنونیِ دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بیاندازیم؛
در حال حاضر مدیرکل دفتر موسیقی امیرحسین سمیعی است که خودش از بدنهی موسیقی است. او آهنگساز و تحصیل کردهی موسیقی است. آواز هم میخواند و آلبومهای زیادی هم تا کنون منتشر کرده است. سابقهی مدیریت هم به اندازه کافی در کارنامه دارد.
مشخص نیست که با تغییر وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، سمیعی در دفتر موسیقی میماند یا خیر، حتی مشخص نیست که خودش تمایلی برای ماندن داشته باشد یا خیر، اما مروری بر کارهایی که او در دوران کوتاه مدیریتش در دفتر موسیقی انجام داده، برای آینده موسیقی راهگشا است.
پای مجوزها ایستادند
در گذشته بارها شاهد بودیم که کنسرتهایی که مجوز اجرا گرفته بودند، در برخی شهرستانها، تنها به دلیل برخوردهای سلیقهای و نه قانونی، لغو شده بود. سال گذشته اما اتفاق جالبی رخ داد. کنسرت علیرضا قربانی در اصفهان، تنها به دلیل داشتن نوازندگان زن لغو شد. اما دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و البته شخصِ وزیر ارشاد پای این مجوز ایستادند تا بالاخره علیرضا قربانی با ترکیب کامل گروهش در اصفهان به صحنه برود.
صدور مجوز ملی برای اجرا در تخت جمشید
برگزاری کنسرت در تخت جمشید دیگر به یک رویا تبدیل شده بود. اما دفتر موسیقی وزارت فرهنگ، در اقدامی شجاعانه مجوز ملی برای کنسرت علیرضا قربانی در تخت جمشید صادر کرد تا برای نخستین بار در سالهای پس از انقلاب اسلامی، شاهد برگزاری کنسرتی در این مکان تاریخی باشیم. البته که این امر با همراهیِ ویژهی مسئولان وزارت میراث و گردشگری همراه بود.
تحول در جشنواره موسیقی فجر
سالها بود که برگزاری کنسرت در جنوب شهر به رویایی برای مردمانِ پایین شهر تبدیل شده بود. رویایی که در سی و نهمین جشنواره موسیقی فجر به واقعیت تبدیل شد. در جشنواره موسیقی فجر، معمولا مدیرکل دفتر موسیقی، رئیس جشنواره محسوب میشود. از این رو وقتی سمیعی به دفتر موسیقی آمد، با اینکه زمان کمی تا آغاز جشنواره باقی مانده بود، اما به سرعت تصمیم گرفت تا فرهنگسرای بهمن را به عنوان یکی از سالنهای برگزاری کنسرتهای پاپِ سی و نهمین جشنواره موسیقی فجر انتخاب کند.
تصمیمی که با استقبال مخاطبان و علاقهمندان به موسیقی در جنوب شهر مواجه شد.
خوانندگانی مانند محسن یگانه، آرمین زارعی، معین زندی، علیرضا طلیسچی، حامیم و علی یاسینی به فرهنگسرای بهمن رفتند تا کنسرتهای خود را در چارچوب جشنواره موسیقی فجر در فرهنگسرای بهمن و در جنوب شهر برگزار کنند.
این اجراها به شدت با استقبال مواجه شد و کمک مالی بسیاری هم برای جشنواره در پی داشت.
سفرهای استانی
یکی از معضلات موسیقی در سالهای اخیر، تصمیمگیریهای سلیقهای از سوی مدیران استانی بوده است. متاسفانه بارها اتفاق افتاده که مدیران استانی با تصمیمهای سلیقهای، مشکلات بسیاری برای اهالی موسیقی ایجاد کردهاند.
اوایل امسال بود که مشکلاتی برای برخی از کنسرتها در بوشهر به وجود آمد. مشکلاتی که موجب لغو برخی کنسرتها شد و اگر ادامهدار میشد ممکن بود باعث ایجاد رویهای نادرست در این استان شود.
اما امیرحسین سمیعی با سفری زمینی به استان بوشهر و برگزاری جلسات متعدد با هنرمندان و مسئولان، مشکل را حل و فصل کرد.
۴ هزار و ۵۰۰ سانس کنسرت در یک سال
موسیقی در یک سال گذشته آماری باورنکردنی را ثبت کرده است. آماری که براساس آن در سال ۱۴۰۲ در عرصه موسیقی ۱۹۱۱ مجوز صادر و با همین تعداد مجوز ۴۵۰۰ سانس کنسرت روی صحنه رفت.
در سال ۱۴۰۳ و فقط تا ماهِ اردیبهشت ۳۷۱ مجوز صادر که با همین تعداد مجوز ۸۵۸ کنسرت روی صحنه رفته است.
این آمار به شدت قابل توجه است و با بیشترین اجراها در سالهای گذشته فاصله معناداری دارد. این به این مفهوم است که موسیقی در یک سال گذشته اوضاعی آرام و به دور از تنش داشته و بیشترین تعداد صدور مجوز برای اجراهای صحنهای موسیقی در همین یک سال گذشته رخ داده است.
آنچه در بالا گفته شد، نگاهی به اوضاع دفتر موسیقی در چند ماهِ گذشته بود که نکات بسیاری در دل خود دارد. نکاتی که به کارِ کسانی میآید که تصمیمگیرندگان عرصه فرهنگ و هنر در دولت چهاردهم خواهند بود.
حال برگردیم به پرسش نخست که چه کسی سُکان هدایت دفتر موسیقی را در دولت چهاردهم به دست خواهد گرفت؟
به طور حتم برای اتخاذِ بهترین تصمیم، باید سراغِ اهالی هنر و موسیقی رفت و دیدگاهها و نظرات آنها را درباره آینده موسیقی جویا شد. ما در روزهای آینده سراغِ اهالی موسیقی و فعالانِ این عرصه میرویم تا دیدگاههای آنان را نسبت به گذشته، حال و آینده دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی جویا شویم. بهترین کسانی که میتوانند درباره آینده موسیقی نظر بدهند، خودِ اهالی موسیقی هستند.
باید نظرها و دیدگاههای خوانندگان، آهنگسازان، نوازندگان، تهیه کنندگان و هر کسی که در عرصه موسیقی فعالیت میکند را جویا شد؛ چه کسانی که فعالیت مستقل دارند و شاید خیلی هم کاری به کار دفتر موسیقی نداشته باشند، چه کسانی که فعالیتهای اجرایی مستمر دارند و تقریبا هر روز با دفتر موسیقی سروکار دارند.
/