یادداشت| کرمانشاه در گفتوگو فقیر است
خبرگزاری برگزیده های ایران-کرمانشاه-رضا حیدری: اساس علم سیاست بر گفتوگو، مذاکره، مباحثه و ایجاد یک ارتباط دو یا چند سویه به منظور رسیدن به هدفی واحد ولو غیر فراگیر شکل گرفته است. این بدیهیترین اصل علم سیاست است و نمیتوان هیچ سیاست مداری در جهان را متصور بود که از فن مذاکره به خوبی آگاه نبوده و به دفعات از آن نیز استفاده نکرده باشد.
پرده اول؛ مذاکره یک فن است
ترکیب مذاکره و استفاده از سایر ابزارها ممکن به منظور بالابردن قدرت چانه زنی هم یک اصل ساده اما مهم دیگر است. اساساً حرفها، شخصیتها و فن بیان ما را به مقصود و مطلوبمان هدایت نمیکنند و ناگریزیم که گهگاه و به اقتضای زمان از سایر ابزارهایی که قدرتمان را افزایش دهند استفاده کنیم. در مذاکرات میان ملل گوناگون، اقتصاد، قدرت جنگی، حمایتهای سایر کشورها از این ابزارها هستند و هرچقدر دایره مصادیق را کوچکتر کنیم، به تناسب این ابزارها نیز سادهتر و عینیتر خواهند شد.
نمونه این ابزارها در انتخابات شورای شهر، مجلس و… در حد حمایت شخصیتهای معنوی، سیاسی و یا مالی مشخص است. علی ایحال همه این مسائل بر بستر «گفتوگو» شکل میگیرند و هرچقدر شخصیتی از این فن بهره داشته باشد، در عالم سیاست کارش راحتتر است.
پرده دوم؛ کرمانشاه و هویت تکه و پاره!
کرمانشاه هویت چندپارهای دارد، کافی است در خیابان برای ساعتی گشت و گذار کنید تا متوجه انواع گویشها، پوششها، اعتقادات و سایر مسائل از این دست شوید. هویت چندباره همانقدر که مزیت است، یقیناً چالش برانگیز هم است. اصل در چنین جوامعی حتما پیدا کردن نقاط مشترک افراد جامع و اجماع بر روی آنها و دوری زیاد از مسائل تفرقه انگیز است.
با این پیش فرض، سیاست ورزی درکرمانشاه، شکننده است، چه اینکه هر زمان امکان گسست و گریز هویتها از یکدیگر وجود دارد، از این رو حقاً و جداً فردی در چنین جامعهای میتواند کار را پیش ببرد که علاوه بر مناعت طبع، حتماً زبان گفتوگو و ایجاد روابط دو و چندجانبه را داشته باشد.
در واقع، فرهنگ کرمانشاه نیز اجازه تُرکتازی به احدی را نمیدهد و حرکت در این دیار، مستلزم درک ملاحظات بسیار و البته اجماعی ولو شکننده در انجام امور است. از این رو انجام و سرعت تحولات سیاسی، اجتماعی و… در این دیار تا حدودی کندتر از سایر استانها و یا فرهنگهای دیگر ایران است.
پرده سوم؛ سیاست مداری را یاد بگیرید
انتخاب مردم به فردی به عنوان نماینده خود در مجلس یا عضویت در شورای شهر هیچ احدی را سیاست مدار نکرده و نمی کند. بدواً فرد باید این را به خوبی بداند. سیاست مدار کسی است که شرایط جامعه خودش را درست تشخیص دهند و تصمیماش مصالح مردم را تامین کند. اگر هم بخواهیم تاریخ چندهزار ساله ایران را ورق بزنیم، جداً افرادی که با معیار امروز بتوان آنها را سیاست مدار دانست، زیاد نیستند.
این روزها وضعیت کرمانشاه بغرنج است، از وضعیت بیکاری، اعتیاد، سرقت و… که باید گذشت اما این مسائل تابعی از شرایط نامطلوب دیگرند. تمام این مسائل روی هم رفته وضعیت استان را بسی شکننده کرده است و ادامه این شرایط یقیناً آسیبهای جدی دارد.
لذا انتظار از کسانی که دوست دارند سیاسی باشند و به تقدیر روزگار در مسندی مثل شورای شهر و یا مجلس نشستهاند این انتظار هست که «شرایط حساس کنونی» را حسابی درک کنند. کرمانشاه این روزها به حال خود رهاست. دولت تغییر کرده اما استاندار ندارد، وضعیت شورای شهر هم که دیدنی است. کلانشهر کرمانشاه را بدون شهردار به امان خدا رها کرده و هر دفعه بهانهای برای سرکار گذاشتن مردم و لغو جلسات پیدا می کنند.
پرده چهارم؛ گفتوگو کنید، حرف برای سیاست مدار است
این وضعیت در بین افرادی که خواه ناخواه نخبگان اجرایی کرمانشاه هستند، فقط یک چیز را در ذهن متبادر میکند و آن هم «فقر شدید گفتوگو» و «فقر تفاهم» برای اهداف و مصالح عمومی مردم است. سیاسیون این شهر هنوز الفبای سیاست را فرانگرفتهاند، نمیدانند اصل بر گفتوگو و مذاکره است و هدف «رضای الهی» و «آسایش خلق الله» است.
هر روز جنگ اعصاب در این شهر به راه انداخته و انتظار دارند مردم مسلول در گرانی و گرفتاریهای معیشتی، برای آنها هورا هم بکشند یا جبهه تشکیل دهند. این وضعیت شایسته کرمانشاه نیست، بماند که اگر دور بچرخیم اول خودمان مقصیریم، چون این ماییم که یا با رای دادن یا با رای ندادن شرایط را ایجاد میکنیم؛ اما اگر بخواهیم درد جدی عالم سیاست در شهری چون کرمانشاه را بشناسیم باید بگوییم ما «فرهنگ گفتوگو» نداریم و باید این را یاد بگیریم.
انتهای پیام/ح