نقدی بر سریال «نیکان»| باز یافتن دنیای از دست رفته
نقدی بر سریال «نیکان»| باز یافتن دنیای از دست رفته
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری برگزیده های ایران، سریال «نیکان» که به تهیهکنندگی کامران مجیدی و کارگردانی علی سرآهنگ، با قلم نسیم سیفیپور و نسیم محمدی فارسانی به تازگی از شبکه سه سیما پخش میشود، سرگذشت دختر جوانی را نشان داده است که به ناچار درگیر مشکلات خانواده خود شده و موقعیت دراماتیک قصه نیکان، از همان ابتدای امر- بیهیچ معطّلی- بر مخاطب آشکار میشود و شخصیتها از دل قصه به خوبی برون میآیند.
آنچه تاکنون در دو- سومِ نمایش داده شده از مجموعه «نیکان» شاهدش بودیم، قصه دختری است از طبقه مرفه جامعه در خانوادهای معقول و اصیل با روابط خانوادگی مستحکم. نیکان که رؤیای سفر به خارج از کشور و دریافت موفقیتهای کاری در سر دارد، اکنون با اشتباه پدر و مادرش که سهوی و عمدی بودنش هنوز برمخاطب آشکار نیست، گرفتار مشکلاتی شده که هرگز فکرش را هم نمیکرد. آنچه مجموعه نیکان را، فارغ از مسائل فنی و زیباییشناختیاش-که به نوبه خود قابل بررسی خواهد بود- از دیگر آثارتلویزیونی متمایز میکند، اندیشه و نگاهیاست که در زیر متن قصه آن نهفته است.
به سبب نگاه نو و بدیع قصه نیکان، باید تحلیلی بدیع نیز ارائه دهیم چرا که گفتن و تکرار مکررات، پرداختن به مشکلاتی که قشری از زنان با آن گلاویزند و همراه بودن و حضور زنان درجامعه به مساوات مردان، نه فضلی است بر زنان و نه جسارتی است بر مردان، هرچه هست اقتضای شرایطی است برخواسته از خانواده، فرهنگ و جامعه، که تحلیل جامعه شناختی و روانشناسی خود را نیز میطلبد. آنچه در این متن بدان خواهیم پرداخت، تحلیلی است صرفاً محتوایی بر سریال «نیکان». اما اگر به فرم و بازیها در این سریال بپردازیم به طور قطع با نواقصی جدی روبهرو خواهیم بود که پرداخت به آن متن دیگری طلب میکند.
بیش از هر مسأله آنچه در این فیلم به چشم میخورد با وجود اتفاق و اشتباهی مهیب و جبران ناپذیر- پخش داروهای تقلبی- رفتار و واکنشی است که از بازماندگان این حادثه به چشم میخورد به ویژه شخصیت اصلی قصه، نیکان. نیکان گرچه دختری مرفه و بلند پرواز است اما به درستی و هوشمندانه نگاهش را به زندگی، متناسب با آنچه برایش پیشآمد کرده، تغییر داده و در تلاش برای حل وضعیت موجود است. تا چند قسمت نخست به سیاقِ سابقِ آثاری که تا کنون دیدهایم و شاید بهتر باشد بگوییم به حسب انتظارمان از کاراکتر اصلی قصه، شکوایه و گله گداری است که میتوانست با خود یا با خانوادهاش و حتی با خدای خود داشته باشد و ندارد.
این امر در ابتدا به شکلِ کاستیای در خلق شخصیت نیکان جلوهگر میشود اما هر چه پیش میرویم متوجه رویکرد متفاوتی هستیم که تفکر و هدف اصلی فیلم را در برگرفته است. رویکردی امیدوارانه و بزرگمنشانه از دختری جوان که سازوکار وجودیاش به جد محکم و به واقع امیدوار است. به موازات مشکل پخش داروهای تقلبی و عواقب سنگینی که برای مصرف کنندگان به همراه داشته است، مادر نیکان در زندان، پدرش متواری و مسئولیت نگهداری از برادر کوچکش برعهده اوست.
همه این عوامل دست به دست هم نتواستهاند او را از فعالیتی که قبل از بروز این مشکل آغاز کرده بود، بازدارند. نیکان به همراه دوستش و حسام(برادر دوستش) همچنان مشغول ایدهپردازی و خلق ابداعاتی هستند هر چند کوچک، اما پرمایه. تولید وسایلی کاربردی از لوازمی از کار افتاده و بازیافتی. که این خود میتواند نگاهی نمادین باشد به خلق و تولید هر آنچه به ظاهر از دست رفته است. میتواند تمثیلی باشد از روزگار نیکان. از رفاه و آرامش و آسایشی که اکنون دیگر نیست اما نیکان همچنان برای بازیافتن زندگی از دست رفتهاش، نومید نخواهد بود.
از انجام هر کار شرافتمندانهای برای رضایت شاکیان پرونده مادرش دریغی ندارد و بیشک چنین رویکردی در شخصیت او گله و گداری به همراه نخواهد داشت و انتظارمان انتظاری نا به جا قلمداد خواهد شد. هرچه هست درد و دلی است برای کشف شخصیت پدرش که در قالب مکالماتی بیجواب باقی میماند.
نیکان همچنان پیگیر جشنوارههای مختلف و بسط و گسترش ایدهها و طرحهای خود و مهمتر از آن امیدوار به نتیجه است. تنها تغییری که در لایههای زیرین این تلاش نهفته است، تغییر اولویتهایی است که اکنون جایگزین یکدیگر شدهاند نه تغییر نگاه او به زندگی و آرمانهایش. شرایطی پیشامد کرده که به تبع آن، دستاوردی عمیق و وسیع خواهد داشت و آن چیزی نیست جز رشد و بزرگ تر شدن روح و اندیشه دختری که نقش اصلی قصه خانوادهاش را به عهده دارد.
نیکان هر چند ناخواسته و در آغاز جوانی به سر میبرد اما به یقیین بزرگ خواهد شد، از پس تقدیراجباریاش و تنها آنچه به انتخاب اوست، انتخاب مسیری است که برای حل این مشکل، هوشمندانه و امیدوارانه برگزیده است. تلاش، جای خود را به یأس و نومیدی داده و به سبب همین انتخابِ نیکان، فضای کلی فیلم، فضایی تلخ و سیاه نمایان نمیشود هر چند که حادثه پیشامده بسیار تلخ است. شوخیها و روال عادی زندگی برقرار خواهد بود و قد کشیدن دختری جوان در کنار دیگر ابعاد زندگی، رخ میدهد. درست به سانِ دنیای واقعیمان.
/