فرهنگ و هنر

چاپ پنجم برای کتاب زندگی یک پهلوان کشتی که شهید مدافع حرم شد

چاپ پنجم برای کتاب زندگی یک پهلوان کشتی که شهید مدافع حرم شد

– اخبار فرهنگی –

به گزارش خبرنگار فرهنگی برگزیده های ایران، کتاب «نخسایی‌ها» روایتی است از زندگی شهید پهلوان سجاد عفتی که با قلم مصطفی آقامحمدلو از سوی انتشارات شهید کاظمی به چاپ پنجم رسیده است.

این کتاب روایتی است از زندگی یکی از پهلوانان کشتی که در سال ۱۳۹۴ در سوریه جام شهادت را سرکشید. او از نیروهای خودجوش سپاه اسلام بود، یکی از ده‌ها بسیجی گمنامی که به‌صورت خودجوش و با عبور از فراز و نشیب‌های گوناگون، خود را به سوریه می‌رساندند تا از حرم اهل‌بیت دفاع کنند. «نخسایی» نیز واژه‌ای است که به‌طور خلاصه از نیروهای خودجوش سپاه اسلام برگرفته شده است.

راوی این کتاب یک زن خبرنگار است، مادری که وظیفه‌ی پوشش خبری را در اتفاقات مربوط به سال ۱۳۸۸ برعهده داشته و در همان دوران نیز برای نخستین‌بار با سجاد عفتی ملاقات کرده است. پسر جوانی با گوش شکسته و سروشکلی همانند بسیجی‌ها که در اتوبوسی که زن را به دلیل حضور در اعتراضات در آن جای داده بودند حضور داشت. زن تنها چند سال پس از این واقعه تصویر سجاد را در اعلامیه نخستین سالگرد درگذشتش می‌بینید و با گفت‌وگو با دوستان و نزدیکان سجاد، آن چه را که درباره‌ی او درمی‌یابد با مخاطب به اشتراک می‌گذارد.

در انتهای کتاب مجموعه‌ای از عکس‌های شهید عفتی که با نام جهادی «ابراهیم» در سوریه حضور داشت در اختیار گذاشته شده است.

نگاهی اجمالی به شاخصه‌های سیره تبلیغی مرحوم آیت‌الله مصباح یزدی بر اساس کتاب «عمار انقلاب»

در بخشی از کتاب آمده است: پس از مدتی در یکی از پارکینگ‌ها با جمع‌وجور کردن وسایل و تشک‌های دست دوم یک باشگاه کشتی راه انداخت. فقط مانده بود مربی کشتی که قطعاً چنین چیزی در باغ‌های کهنز پیدا نمی‌شد. مصطفی صدرزاده و امیرحسین که مدتی در مرکز شهر باشگاه می‌رفتند با مربی باشگاهشان اسماعیل خلیلی صحبت کردند و او هم پذیرفت که مربی پارکینگ باشگاه پهلوان‌پرور کهنز شود.

آن روزها در محله ما گوش شکسته برای خودش یک برند لاکچری حساب می‌آمد و صد امتیاز داشت. سجاد عفتی هم تکواندو را به عشق گوش شکسته‌ها رها کرد و اهل کشتی شد. وقتی هم آمد جدی و مردانه آمد. کشتی برای ما کم‌کم شد خواب و خوراک، و روز و شبمان را با آن سر می‌کردیم. سجاد به‌خاطر بدن منعطف و عقبه رزمی که داشت از بقیه جلوتر بود. زیرگیر بسیار قهار و فیت وزن حرفه‌ای باشگاه بود. بزرگ‌تر که شدیم در مسابقات دانشجویی تنکابن، تیم منطقه ما همیشه قهرمان می‌شد. سجاد هفتادوچهار کیلو کشتی می‌گرفت. مربی به او پیشنهاد داد که وزن کم کند و در یک وزن پایین‌تر کشتی بگیرد؛ اما سجاد رغبتی به این کار نداشت. یکی از بچه‌ها که در حال کم کردن وزن بود و خیلی به خودش فشار می‌آورد. چند ساعت به وزن‌کشی هنوز سیصد گرم اضافه وزن داشت. به سونا رفت تا دمای بالا آب اضافه بدنش را کم کند. سجاد که در تمام طول این مدت او را تر و خشک می‌کرد، با او راهی سونا شد و عرق ریخت. بعد از وزن‌کشی هم کار به درمانگاه و سرم و بیمارستان و این‌ها کشید. سجاد مثل یک پرستار از او نگهداری کرد و خودش هم به عنوان کوچ کنار تشک نشست.

کتاب «نخسایی‌ها» در ۱۲۸ صفحه و با قیمت ۴۵ هزار تومان برای پنجمین‌بار به بازار نشر عرضه شده است.

/

سرور مجازی

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا