قائل به ممیزی پسینی برای برخی از ناشران و نویسندگان هستم
قائل به ممیزی پسینی برای برخی از ناشران و نویسندگان هستم
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری برگزیده های ایران، محمدمهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت سیزدهم در ماههای گذشته و پس از شهادت آیتالله رئیسی پرحاشیهترین روزهای دوران کاری خود را از سر گذرانده است، حاشیههای پیرامون وی، تقریباً از همان روزی که بههمراه میثم نیلی و محسن منصوری با در دست داشتن شناسنامه خود برای ثبتنام در انتخابات ریاستجمهوری حضور پیدا کرد آغاز شد و تا همین روزی که ما برای گفتوگو با وی در دفتر کارش در طبقه چهارم ساختمان بهارستان حاضر شدهایم، ادامه داشته است، حاشیههایی که یک روز ثبتنام وی در انتخابات را هدف قرار میدهند و یک روز از انتصابات فامیلی او در وزارت ارشاد خبر میدهند.
محمدمهدی اسماعیلی دانشآموختگی مدرسه عالی شهید مطهری، دکترای علوم سیاسی از پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، عضویت هیئت علمی دانشگاه تهران و همچنین مدیریت گروه «جامعهشناسی سیاسی مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی» دانشگاه تهران، اجرای طرح نظام جامع ارزیابی تولیدات صداوسیما و مدیریت مرکز افکارسنجی این سازمان و مدیرکلی ارزیابی برنامههای تولیدی سیما و تأسیسس قرارگاه رسانۀ سازمان صداوسیما را در کارنامه کاری خود دارد.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت سیزدهم همچنین در کارنامه خود عناوین دیگری چون ریاست کمیسیون فرهنگی و رسانه و همچنین معاونت فرهنگیاجتماعی مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری در دولت نهم و عضویت کارگروه تحول فرهنگی وزارت ارشاد در زمان وزارت محمدحسین صفارهرندی، مشاورت فرهنگی و اجتماعی آیتالله رئیسی در قوه قضائیه و نمایندگی رئیسجمهور شهید در سازمان صداوسیما را نیز دارد.
وی همزمان با معرفی شدن بهعنوان وزیر ارشاد به مجلس شورای اسلامی جهت رأی اعتماد، از یک برنامه ۷۹صفحهای بهعنوان برنامه وزارت فرهنگ دولت سیزدهم نیز رونمایی کرد، برنامهای که امروز پس از ۳ سال از عمر دولت و در آستانه پایان کار برخی از بخشهای آن انجام شده و بخشی نیز بهگفته او در دست انجام است و بخشی نیز به مرحله اجرا نرسید.
خبرگزاری برگزیده های ایران در پایان کار اسماعیلی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با وی گفتوگویی درباره مهمترین مسائل حوزه کاری وی در پایان ۳ سال اخیر بهویژه چالشهایی که در حوزه فرهنگ وجود دارد و تاکنون اظهارنظرهای شفافی درباره آنها از سوی اسماعیلی انجام نشده بود، داشته است.
اسماعیلی در بخش نخست این گفتوگو نگاه رئیسجمهور شهید و اشتراک دیدگاهی را که بین او و رئیسجمهور شهید و سایر بدنه فرهنگی دولت وجود داشته است، عامل اصلی پیشبرد فرهنگی دولت سیزدهم عنوان میکند و در عین حال میگوید که مسئولیت همه آنچه را در حوزه فرهنگ رخ داده است، میپذیرد چون هیچ اتفاقی در وزارتخانه خارج از نظر وی رخ نداده است.
اسماعیلی به مباحثی چون ورود دولت به مسئله کاغذ، مصوبات در این زمینه و وضعیت اجرا، نگاهش به مسئله ممیزی کتاب، شایعات مبتنی بر وجود وزیر در سایه در دولت سیزدهم و… پرداخته است.
این گفتوگو بهشرح ذیل است:
* برگزیده های ایران: شهید رئیسی و نگاه خاص ایشان به حوزه فرهنگ و هنر موجب شد که ما دستاوردهای مهمی را هم در حوزه کلان سیاستگذاری کشورمان هم در موارد پاییندستی مثل ارتباط با هنرمندان و اهالی فرهنگ و رسانه داشته باشیم که در طی گفتوگو به آنها اشاره میکنیم، اجازه دهید بهعنوان اولین دستاوردها وارد حوزه هنر شویم. همانطور که خودتان هم قبلا اشاره کردید و آمارها هم نشان میدهد در حوزه موسیقی اتفاقات مهمی را رقم زدیم و پشتیبانی شخص عالی وزارت و دولت محترم در این زمینه قابل توجه بود، در حوزه سینما با اینکه در ابتدای دولت حاشیههایی داشتیم اما در ادامه مسیر خوب حرکت کردیم، به مسیری که در این مدت طی شد و ارتباطی که با اهالی فرهنگ ایجاد شد و تاثیری که رئیس جمهور در این مسیر داشت، اشاره بفرمایید.
برای اینکه یک مجموعه بتواند موفقیت لازم را به دست بیاورد، چند عامل نیاز دارد، در یک وزارتخانهای مثل وزارت فرهنگ که یک وزارتخانه مهم، حاکمیتی و در عین حال با حوزههای متنوعی از مسئولیتهاست و بهلحاظ سازمانی و مجموعه تشکیلاتی نیز مجموعهای با طول و عرض زیاد است که دهها سازمان، بنیاد و نهاد وابسته خارج از خود وزارتخانه مانند سازمان حج، سازمان اوقاف، سازمان خبرگزاری ایرنا، سازمان سینمایی، سازمان فرهنگ و ارتباطات، بنیادهای متعدد دارد، این عوامل گستردهتر نیز می شوند، یکی اینکه در حوزه فرهنگ نگاه مسئولان و افراد بالادستی باید یک نگاه اصیل و بنیادین باشد. یعنی به فرهنگ به عنوان یک مقوله اصلی و نه تبعی، فرعی و نمادین توجه شود.
ما این مشکل را در دورههای گذشته داشتیم که یک نوع استفاده فصلی و ابزاری از این حوزه میشد. در سیاستگذاریهای عمومی، حوزه فرهنگ نقش جدی را پیدا نمیکرد. از آنجایی که شخصاً با رئیس جمهور سالها قبل از حضور در وزارتخانه توفیق همکاری داشتم، با زویای فرهنگی و فکری ایشان آشنایی داشتم، حتی در سالهای ۹۶ و ۱۴۰۰ بخشی از برنامههای فرهنگی ـ اجتماعی رئیس جمهور شهید را بنده تدوین کردم و به رویت و تایید وی رسانده بودم. بنده نمایندگی آقای رئیسی را در بسیاری از امور فرهنگی نیز بهعهده داشتم، بعد از انتخاب آقای رئیسی بهعنوان رئیس جمهور، بنده بهعنوان رئیس کمیته فرهنگی دفتر ایشان برای انتخاب وزرای فرهنگی شدم، یعنی تمام معیارها را با ایشان هماهنگ کرده بودیم.
بنابراین نگاه و باور ایشان به عنوان عامل اول و اشتراک ذهنی و همنظری و همراهی و آن هماهنگی کاملی که بین رئیس جمهور و وزیر فرهنگ بود، به عنوان عامل دوم نقش مهمی در پیشبرد حوزه فرهنگ در این ۳ سال داشت. عامل سوم هم این بود که ما جزو معدود دورههایی از وزارت فرهنگ بودیم که در هر بخشی نفر متخصص آن بخش متصدی کار بود، مثلاً در سازمان سینمایی یک تهیهکننده برجسته بهنام آقای خزائی رئیس سازمان سینمایی است. در حوزه رسانه آقای مهدیپور، که هم روزنامهنگار بوده و هم مدیر مسئول. در خبرگزاری جمهوری اسلامی آقای نادری، در روزنامه ایران آقای روزیطلب. در قسمتهای دیگر هم همین است. در هر حوزهای متخصص شناخته شده و هم نظر را گذاشتیم.
افق مشترک رئیسجمهور، وزیر و همکاران وزارتخانه در حوزه فرهنگ
من تقریباً همه فضای مدیریتی وزارتخانه را در یک فاصله کوتاه تدوین و همه اینها را از عناصر همراه، همگن و معتقد به این نگاه انتخاب کردم. یک جوانگرایی وسیع انجام دادیم. ما نزدیک به ده سال از معدل سنی مدیران ارشد وزارتخانه را کاهش دادیم. جانشین من در وزارتخانه متولد ۱۳۶۵ است. فرد شناخته شدهای که دکترای حقوق از دانشگاه تهران دارد و سالها در قرارگاه خاتمالاوصیا(ص) مسئولیتهای مهمی داشته است، میتواند جبهه انقلاب را پای کار بیاورد. مدیران کل ما در استانها اغلب با همین نگاه انتخاب شدند. پس سومین عامل هم این است که یک مجموعه همگن، همراه، جوان، بانشاط و همگفتمان انتخاب شده بود. رئیس جمهور، وزیر و همکاران وزیر در یک افق مشترک همکاری میکردند.
هیچ تفاوت نگاهی بین من و رئیسجمهور شهید نبود
بین نگاه رئیس جمهور و وزیر فاصلهای نبود. به همین دلیل در این سه سالی که افتخار داشتم در محضر آیتالله رئیسی بودم، هیچ موردی نبود که بین ما و ایشان تفاوت نگاه باشد. بدون حتی نیاز به هماهنگی. کاملا روشن بود.من اگر مدافع آزادی بیان بودم، من اگر مدافع رونق فرهنگی بودم، اگر مخالف محدودسازیهای غیرمتعارف بودم، تماما سیاستهای آقای رئیس جمهور بود. هیچ چیزی اینجا اجرا نشد، مگر آنکه سیاست آقای رئیس جمهور بود، جزو منویات ایشان بود. اگر هم جایی نقص بود، به کیفیت اجرای ما بر میگشت، در حوزه سیاستگذاری ایشان هر مصداقی را که نام ببرید، میتوانم نسبت آن را با نگاه آقای رئیس جمهور به شما عرض کنم.
مسئولیت خوب و بد اتفاقات رخداده در حوزه فرهنگ را میپذیرم
من امروز پاسخگوی همه بخشهای مربوط در وزارتخانه هستم، همه مسئولیت هم برعهده من است، چون هیچ اتفاقی در وزارتخانه خارج از نظر من رخ نداده است، همه تحولاتی که در وزارتخانه اتفاق افتاده است با مدیریت شخص من بوده است من خودم اشراف داشتم و خودم انتخاب کردم و باید مسئولیتش را بپذیرم خوب یا بد بهعهده من است.
* برگزیده های ایران: یکی از سیاستهای کلان دولت سیزدهم ورود به موضع تولید کاغذ بود، اتفاقات خیلی خوبی در حوزه کاغذ و تولید کاغذ افتاد و رشد چندبرابری را داشتیم، نگاه رئیس جمهور شهید به کاغذ ویژه بود و از دوران ریاست قوه ایشان شروع شد. اما حالا در پایان راه دولت باز ما با نقطه مطلوب فاصله داریم. میزان تولیدی که داریم هنوز پاسخگوی نیاز ما نیست و مسیر خودکفایی چندان هموار نیست که بدون حمایت به راه خود ادامه دهد، نظر شما چیست؟
وقتی ما وزارتخانه را تحویل گرفتیم، تولید کاغذ به زیر ۵ هزار تن رسیده بود. نه اینکه ظرفیت تولید نبود، بلکه تولید کاغذ تحریر چندان مقوله باصرفهای نیست، میتوانند محصولات دیگری تولید کنند که سود بیشتری دارد، اما مجموع زیرساختهایی که وجود داشت، در این حوزه بود، ما روی این بحث اصرار داشتیم، آقای رئیس جمهور هم زمانی که رئیس قوه بود از این کارخانه بازدید کردند و هم آخرین کارخانهای که قبل از شهادتشان بازدید کردند، کارخانه کاغذ بود. زمانی که ما وضعیت را تحویل گرفتیم، تولید حدود ۴ هزار تن بود، اما امروز این میزان به ۸۵ هزار تن رسیده است.
* برگزیده های ایران: وضعیت کارخانه کاغذ زاگرس چطور است؟
مجموعه زاگرس هم آماده است، دیروز من به همراه آقای محرابیان وزیر نیرو و دوستان دیگر به صورت تلفنی گفتوگویی داشتیم و متوجه شدم که کارشناس برای وصل کردن برق کارخانه اعزام شده است و با راهاندازی این کارخانه ۵۰ هزار تن دیگر به ظرفیت موجود اضافه میشود.
* برگزیده های ایران: با این وضعیت تامین برق برای واحدهای صنعتی در تابستان بعید است، حداقل تا مهرماه شاهد آغاز به کار کارخانه باشیم، درست است؟
به هر حال این یک ظرفیت جدید است.آقای محرابیان معتقد بود که این چند روزه برق وصل خواهد شد. اگر وصل شود و کارخانه افتتاح شود، تولید ما به ۱۳۰ هزار تن میرسد و تمام نیاز به تحریر پاسخ داده میشود. کل نیاز کشور به کاغذ در همه حوزهها از چاپ و نشر تا بستهبندی و تبلیغات حدود ۲۷۰ هزار تن به صورت سالیانه است، اما کاغذ مورد نیاز نشر و کتاب های درسی همان ۱۳۰ هزار تن است.که دقیقا این اتفاق با آغاز به کار زاگرس رخ خواهد داد.
ما سال گذشته برای آموزش و پرورش نیاز به ۴۵ هزار تن داشتیم که تمام ۱۵۵ میلیون جلد کتاب درسی دانشآموزان ایرانی بدون استثنا با کاغذ ایرانی چاپ شد.
با ورود کارخانه تحتپوشش ستاد اجرای فرمان امام به تولید کاغذ، صادرکننده منطقه خواهیم شد
علاوه بر این یک مجموعهای هم در ستاد اجرایی فرمان امام از سالها پیش یعنی از دورهای که آقای مخبر در آنجا بودند، در خوزستان در دست احداث است که مجموعه بینظیری است و تا یکی دو سال آینده افتتاح میشود که نزدیک به ۲۲۰ هزار تن ظرفیت دارد و ایران را به صادرکننده کاغذ در منطقه تبدیل خواهد کرد.
من به همه این کارخانهها سرزدهام، مشاورانم و معاون فرهنگی وزارتخانه نیز به صورت مداوم با این مجموعهها در تماس هستندو مشکلات و مسائل را دنبال میکنند. نظر رهبر انقلاب نیز خودکفایی در حوزه کاغذ بود، البته معظمله در نمایشگاه کتاب بر کیفیت کاغذ ایرانی تاکید داشتند که بنده کتابهای ۴رنگی را که با این کاغذ چاپ شده بود، نشان دادم و ایشان ملاحظه کردند و این بحث انشاءالله بهخوبی جلو میرود.
کلاً در موضوع کاغذ از همان ابتدا کارگروه کاغذ و نشر با ریاست آقای مخبر و عضویت بنده و وزیر محترم صمت در دولت شکل گرفت که بسته به موضوع جلسه وزرای مرتبط و رئیس بانک مرکزی نیز حضور داشتند. شعار اصلی ما ملی شدن صنعت نشر در ایران بود.که کاغذ یک مقوله آن بود، بحث فیلم، زینک، جوهر و…که اکثراً هم وارداتی است و ما با استفاده از شرکتهای دانشبنیان در مرز تولید بومی همه اینها قرار گرفتیم و به زودی رخ میدهد.
خانه ملی چاپ هفتههای پیشِرو تأسیس میشود/ عقبماندگی از برنامه فرهنگی دولت نداریم
در این زمینه راهاندازی خانه ملی چاپ ایران را در دستور کار شورای عالی قرار دارد و به زودی تاسیس میشود، کار بسیار مهمی است از آرزوهای سالیان دراز عزیزان ما در حوزه نشر بوده و تقریبا کارگروه کاغذ و نشر به همه اهداف و مصوباتی که داشت عمل کرده است. ما هیچ عقبماندگی از برنامه نداریم، بلکه در این حوزه جلوتر نیز حرکت کردیم.
* برگزیده های ایران در حوزه تولید کاغذ تحریر کارگروه مصوباتی همچون اختصاص ارز دولتی برای واردات کاغذ، تامین چوب از سازمان جنگلها برای کارخانه مازندران و تعرفههای انرژی داشته که متاسفانه بر روی کاغذ مانده و اجرایی نشده است.
ببنید، کارخانه کاغذ زاگرس بر اساس ضایعات به تولید میپردازد، مجموعههای شوش در استان خوزستان نیز با تفاله نیشکر یا باگاس به تولید میپردازد و صنایع سبز هستند، وابستگیشان به درخت بسیار پایین است، فقط کاغذ و چوب مازندران است که نیازمند چوب است و عمده چوب مصرفی را نیز از روسیه وارد میکند، توافقاتی برای تسهیل واردات چوب از روسیه کردیم، و با منابع طبیعی نیز توافقاتی شده که بتوانیم بخشی را اختصاص دهیم و وابستگی چوبشان کاهش پیدا کند.
وزارت ارشاد سرمایهگذار اصلی کارخانه چوب و کاغذ مازندران میشود
از سوی دیگر پیشنهادی را با آقای مخبر بهعنوان رئیس کارگروه مطرح کردهایم و آن این است که چون سرمایهگذار اصلی این کارخانه بانک ملی است، بخشی از سهام در اختیار وزارت ارشاد قرار بگیرد و وزارت ارشاد صاحب کرسی اصلی سرمایهگذار در این کارخانه شود، آقای مخبر با این پیشنهاد موافقت کردند و در مسیر انجام است. اگر این اتفاق رخ دهد، وزارتخانه میتواند، مدیریت کارخانه را در اختیار داشته باشد.
در بحث برق شخصاً ۴ تا ۵ بار با وزیر نیرو مکاتبه و مذاکره داشتم، در مسئله برق کارخانه مازندران بهدلیل اینکه برق مجموعههای خانگی قطع نشود، دچار قطعی موقت در بخش صنعتی شده است، این موضوع جدی نیست و حل شده است. در مورد مسئله وام و تسهیلات بانکی اخیراً همه وامهای درخواستی را دولت داده است.
مصوبهای در خصوص واردات خمیر کاغذ با ارز دولتی نداشتم
در بحث خمیر کاغذ که از ابتدا بحث آن وجود داشت، ما مصوباتی نداشتیم، برای واردات کاغذ با ارز ۲۸ هزار و ۵۰۰ تومانی مصوبه داشتیم، و در حوزه نشر به اندازه کافی با ارز ۴هزار و ۲۰۰ تومانی وارد شد، آخرین واردات کاغذ در حوزه مطبوعات با ارز ۴ هزار و ۲۰۰ تومانی اردیبهشت ماه ۱۴۰۱ بود که به اندازه کافی وارد شد و تا یک سال آینده نیاز مطبوعات از همان محل تامین میشود. اما در مورد خمیر هیچ وقت مصوبهای به این نحو نداشتیم.
طولانیشدن روند تخصیص ارز غیرمعمول نیست
در حوزه واردات کاغذ مثل بقیه بحثها در خصوص تخصیص ارز گاهی روند طولانی شد، اما غیرمعمول نبود. در همین دوره اخیر چند موردی که وجود داشته، پیگیری کردیم و در همکاری با بانک مرکزی برطرف شده است، اگر موردی وجود داد و کسی در زمینه تخصیص ارز دچار مشکلاست، بفرمایید ما پیگیری میکنیم.
* برگزیده های ایران: در حوزه نشر یکی از مسائل و مشکلات اصلی هر دولتی بحث ممیزی است، که معمولا نیز با حواشی همراه است، در دوره مدیریت شما در وزارت ارشاد، حاشیههایی در حوزه ممیزی ایجاد شد مثل ماجرای ممیزی کتاب شفیعی کدکنی و سیدمهدی شجاعی که شخص وزیر مجبور به ورود به ماجرا برای حلوفصل شد، دراینباره توضیح بفرمایید.
در گزارش ۳سالهای که من از دوستان دریافت کردم، موارد ممیزی نسبت به گذشته به یکسوم کاهش پیدا کرده است، عددش عدد ناچیزی است. از ۱۱۰ هزار مؤلف چند چهره کارشان در ممیزی به مشکل برخورده است.
* برگزیده های ایران: بهصورت مصداقی بفرمایید.
بله، ما سال گذشته ۱۱۵ هزار مجوز چاپ کتاب صادر کردیم. حالا در این ۱۱۵ هزار کتاب، چند عنوان ممکن است کارشان در ممیزی دچار وقفه شده باشد.
ممیزی کتاب سیدمهدی شجاعی و شفیعی کدکنی نباید رسانهای میشد
* برگزیده های ایران، برخی از اهالی فرهنگ از طولانی شدن روند ممیزی گلایه دارند، طبق گفتههای مدیر اداره کتاب، ۱۶ درصد کتابها دچار ممیزی شدهاند، علاوه بر آن وقتی پای چهرهها به میان میآید، ممکن است که در افکار عمومی عدد و ارقام مهم نباشد.
بله، ببینید، در هیئت نظارت بر کتاب موارد ابهام بررسی میشود، اعضای این هیئت توسط وزیر به شورایعالی انقلاب فرهنگی پیشنهاد میشود و شورا آنها را مصوب میکند، مثل هیئت نظارت بر مطبوعات، البته هیئت بیشتر در اختیار وزارت فرهنگ است، چون نفرات را خود وزیر معرفی میکند، ما تقریباً قویترین شخصیتهای فرهنگی در این حوزهها مثل آقایان اشعری، محسن پرویز، علیرضا مختارپور، حجتالاسلام خاموشی، شاکری، میثم نیلی و… را در این شورا مستقر کردیم.
تا استعلام کتابم نیامد، مجوز چاپ ندادند
مسئله این دو کتاب در شورا در حال گفتوگو بود و نباید خبری میشد، بهنظرم این یکی از اشکالاتش بود، چون وقتی موضوع خبری میشود، حاشیهها ایجاد میشوند، من خودم نیز کتابی در دست انتشار داشتم که نیاز بود از یک جایی در موردش استعلام بگیرند، تا استعلام نگرفتند، مجوز چاپش را ندادند! چون فرقی ندارد، ما به محتوا کار داریم، نه به نویسنده، درباره این دو کتاب هم چند ایراد و اشکال وجود داشت که با گفتوگو حل شد و کتابها نیز منتشر شد.
از ممیزی پس از انتشار استقبال میکنم، اما برای برخی از ناشران و نویسندگان
یک مسئله دیگر نیز در زمینه ممیزی وجود دارد و آن نظارت پسینی است، در حوزه چاپ کتاب ما میتوانیم در یک سری موارد ممیزی پسینی را قائل شویم، من از این موضوع خیلی استقبال کردم، مثلاً بگوییم کسانی که چهرههای شناختهشده علمی و دانشگاهی هستند، کسانی که نشان درجهیک هنری دارند، برخی از انتشاراتیها مانند انتشارات سروش، سوره مهر، امیرکبیر و… مجوز دهیم و پس از انتشار نظارتمان پسینی باشد.
عدالت فرهنگی بهمعنای تساوی نیست
* برگزیده های ایران: آیا این با عدالت فرهنگی سازگار است؟ ایجاد رانت برای یک جریان یا یکسری افراد نمیکند؟
خیر، رانت نیست. برای نمونه در حوزه مهندسی ما با یک درجهبندی مواجه هستیم، مثلاً میگوییم، برای ساخت یک مجتمع با این متراژ به یک مهندس بر اساس رزومه و سوابقش مجوز نمیدهیم در مقابل به کسی آن مجوز را میدهیم که به او اعتماد داریم، تجربهاش را دارد و متناسب با او است. یعنی مثلاً به آقای شفیعیکدکنی که سال است که در این حوزه سابقه دارد، میگوییم که کتابت را بعد از انتشار بررسی میکنیم، اگر اشکالی داشته باشد یا مواردی دچار تخلف شود مجدداً برای چاپهای بعدی باید اصلاح شود، این احترام به کسوت و سابقه است، عدالت یعنی هر چیزی در جای خودش قرار بگیرد، عدالت که تساوی نیست، این تساوی است که با همه به یک شکل رفتار کنیم، عدالت یعنی هر چیزی در جایگاه خودش قرار بگیرد.
مقدمات تفویض نظارت پسینی به برخی از ناشران و نویسندگان را شروع کرده بودیم
حالا این یک برنامه است، دولت ما دولتی بود که بیش از یک سال از دورهاش مانده بود و اگر ادامه پیدا میکرد، بسیاری از برنامهها جلو میرفت به هر حال این هم از جمله برنامههای در حال نهایی شدن بود و به ابلاغ نرسید، اما کار را شروع کرده بودیم.
* برگزیده های ایران: پیش از این یک سوءسابقه را در دوران وزارت فرهنگ گذشته داشتیم، در خصوص بنیاد ملی بازیهای رایانهای، که همین اتفاق افتاد و نظارت پسینی شد، اما نتایجی پیش آورد که همان دولت مصوبه را ملغی کرد و البته آسیب زیادی به صنعت وارد کرد، بازیهایی تولید و مجوز پخش گرفت و روی سکوها هم سوار شد که نیاز به ممیزی جدی داشتند. برای اینکه دچار این آفت در حوزه نشر هم نشویم و ناشر متضرر نشود، راهکاری اندیشیده شده بود؟
اول اینکه، ما در رسانهها هماکنون نیز نظارت پسینی داریم. قواعدی را اعلام کردیم و گفتیم که این قواعد باید رعایت بشود، اگر تخلف کنند به آن رسیدگی میشود.
دوم، در همین آییننامهای که گفتوگو شده و هنوز ابلاغ و امضا نشده است آمده که به بعضی از مجموعههای بزرگ فیلمسازی که حُسن سابقه دارند،دیگر نیاز به صدور مجوز پروانه ساخت نیست، فقط پروانه نمایش میدهیم. چرا نمیگیرند؟ به دلیل سوابقشان، این یعنی به هر کسی در جایگاه خودش تکریم لازم اتفاق بیفتد به گذشته و سابقه او احترام گذاشته شود.
* برگزیده های ایران: یعنی یک نوع اعتبارسنجی است؟
بله. همانطور که گفتم گریدبندی باید شود. در بازیسازی ما خیلی سابقه نداریم، چقدر سابقه داشتیم که بخواهیم در این حوزه نظارت پسینی بکنیم. از اول اشتباه بود. ما اکنون به حمایت حمایت جدی در تولید بازیهای یارانهای پرداختیم، پارسال لیگ برگزار کردیم، با حضور یک میلیون و ۵۰۰ هزار نفر لیگ بازیهای رایانهای برگزار شد. بازیهای بومی مختلف را طراحی کردیم. تا جایی که امکان دارد در مورد افرادی که امکان دارد در مورد مجموعههای متولی که وجود دارد ما باید بهسمت واگذاری و عدمتصدی پیش برویم، اما این را کاملا با کلان نظریه حوزه فرهنگی که حکمران حتما باید ابزار نظارت دقیق را در اختیار داشته باشد، همراه خواهیم کرد.حکمران یک جایی این ابزار نظارت را تفویض میکند ولی هر وقت خواست، میتواند آن را برگرداند. اصالتاً این نظارت برای حاکمیت است، چون حاکمیت مسئول است. چطور در حوزه اقتصادی مسئول معیشت مردم است، نمیشود بگوید که به من چه، ما نگاه لیبرالی نداریم، در حوزه فرهنگی به مراتب این مسئله صادقتر است که حاکمیت و حکمرانی ذدر نظام فرهنگی مبتنی بر نظریه حمایت، هدایت و نظارت عمل کند. تصدی کار، تولید در اختیار مردم است ما تنظیمگری آن را انجام میدهیم.
* برگزیده های ایران: به اهالی فرهنگ و احترام به آنها اشاره کردید، اجازه دهید به نویسندگان نیز بپردازیم، در یک دهه اخیر بسیاری از نویسندگان حوزه ادبیات انقلاب کمکار شده و به نوعی با ادبیات قهر کردهاند، نویسندگانی مث احمد دهقان، محمدرضا بایرامی، صادق کرمیار و… که اسامی همه آنها در اینجا نمیگنجد، کمتر در این سالها دست به قلم بردهاند، در این سه سال گذشته سراغی از اینها گرفتید؟ که ببینید چه میکنند؟ چرا دیگر مانند سابق فعال نیستند؟ مشکلاتشان چیست؟
این کار جزو کارهای حمایتی ما بود. مثلا در حوزه فیلم این کار را کردیم، برخی از تهیهکنندگان و کارگردانان با سابقه کار قدرتمند، کاری نمیتوانستند انجام دهند، یک جریان حمایتی سراغ اینها نمیرفت، جریان مالی بیشتر گیشهمحور شده بود، ما این کار را انجام دادیم.
طرح انتشار ۱۰۰ رمان برجسته ایرانی
در حوزه ادبیات نیز قراردادی برای تولید ۱۰۰ عنوان برجسته در حال آمادهسازی توسط محمدعلی مودب دستیار وزیر در حوزه شعر است که با نویسندگان و جریانات معتقد به مبانی انقلاب قرار است پیش رود، انشاءالله بتوانیم با حمایت از این نویسندگان شاهد کارهای جدید از آنها باشیم. امیدوارم گام اصلی این کار در این روزهای آخر برداشته شود و بتوانیم یک جریان قوی اصیل چه نویسندگان برجسته قبلی چه افرادی از نسل جوانان را برای رویشهای جدید به کار بگیریم.
بیمه خبرنگاران ۲۰۰درصد رشد داشت/ ۱۷میلیارد هدیه خبرنگاری دادیم
* برگزیده های ایران: جناب وزیر، به روز خبرنگار نزدیک هستیم، در حوزه معاونت مطبوعاتی مشکلات بسیاری از دورههای مختلف گذشته تلنبار شده است، در مواردی از جمله امنیت شغلی خبرنگاران، بیمه خبرنگاران و… علیرغم اتفاقات مثبت رخ داده هنوز خیلی از دوستان ما که به صورت آزاد کار میکنند، در صف صندوق اعتباری هستند.برای اهالی رسانه چه اقداماتی انجام شده است؟
ما هر سال یک بستههای ویژهای را برای روز خبرنگار داشتیم. به ۱۸ هزار نفر اینترنت رایگان (۲۰۰ گیگ) اهدا کردیم. یا تسهیلات وام دادیم. بیمه خبرنگاران ما در این سه سال ۲۰۰ درصد رشد داشت. از یک عدد حدود ۴ هزار تا به بالای ۱۲ هزار تا رسیدهایم. احراز هویت افرادی که وارد سامانه میشوند، بالاخره طول میکشد، بررسی اینکه فرد بیمه جایی نباشد یا کار اصلیاش این باشد، زمانبر است، ولی ما این کار را انجام دادیم. هدیه آقای رئیس جمهور سال ۱۴۰۱ سیصد هزار تومان بود، سال ۱۴۰۲ حدود ۴۰۰ هزار تومان پیش بینی کرده بودند، اما با صحبتی که با ایشان داشتم، این رقم به ۲ میلیون تومان افزایش یافت، رقمی معادل ۱۶ تا ۱۷ میلیارد تومان به همه اهالی رسانه بدون استثنا داده شد، دیروز چند تا از خبرنگاران صدا و سیما گفتند که به ما ندادید، البته خبرنگاران صدا و سیما تحت پوشش صندوق بیمه هنرمندان نیستند، اما عمده خبرنگاران این هدیه را دریافت کردند.
در حوزه بیمه تکمیلی نیز، برای هنرمندان و روزنامهنگاران بالای ۶۰ سال این موضوع را کاملاً رایگان کردیم.
جلسه با رئیسجمهور منتخب برای هدیه روز خبرنگار
* برگزیده های ایران: برای روز خبرنگار پیشِرو چه برنامهای دارید؟
برنامه امسال در یک دوره بینابینی قرار دارد. نامهای خدمت رئیس جمهور منتخب ارسال کردم. البته روز خبرنگار امسال، بین تنفیذ و تحلیف و تشکیل دولت جدید است، ما سال گذشته که اولین سال پس از کرونا را پشتسر گذاشتیم، یک دوره جشنواره مطبوعات را با حضور آقای رئیس جمهور و نمایشگاه رسانهها را نیز بعد از چندین سال تعطیلی برگزار کردیم.
تلاش داریم تسهیلات سال گذشته خبرنگاران را امسال هم حفظ کنیم
در تلاش بودیم که جشنواره را امسال نیز برگزار کنیم، نامهای خدمت رئیس جمهور منتخب نوشتم و احتمالا امروز و فردا خدمت ایشان خواهم رسید، نظرشان را جویا میشوم، ما دنبال این هستیم که این برنامه برگزار شود و تلاش میکنیم، البته در دوره انتقال دولت یک مقدار هماهنگیها دشوارتر است، امیدوارم بتوانیم حداقل بخشی را محقق کنیم. تلاش می کنیم همه آن تسهیلاتی که پارسال دادیم را حداقل حفظ کنیم.
* برگزیده های ایران: یعنی ارتقا نداریم؟
ما کارمان را کردیم، ما شهر هنر را که کلنگ زدیم، خبرنگاران زیادی در این طرح مسکن ما ثبتنام کردند، چند روز پیش معاون توسعه منابع و مدیرعامل صندوق شهر هنر اعلام کردند که بیش از هزار واحد در قالب شهر هنر ساخته میشود و تا ۴ هزار واحد نیز گسترش پیدا میکند، روزنامهنگاران عضو صندوق هنر ثبتنام کردند و تعداد بالایی از کسانی که در این شهر هنر ثبتنام مسکن انجام دادند، از روزنامهنگاران هستند، این موضوع را را در شهرستانها نیز دنبال کردیم، این موضوع از موارد مغفول مانده بود.
من چندان دوست ندارم که در مورد مسائل مربوط به معیشت اهالی فرهنگ و هنر در رسانهها صحبت کنم، چون احساس میشود که من تبلیغ میکنم، این وظیفه حاکمیت است، کدام روزنامهنگاری سراغ دارید که دولت برای او تا پیش از این خانه ساخته باشد؟ در این دولت برنامه کاملی را با وزارت راه شروع کردیم و دو نماینده تامالاختیار از طرف من و از طرف وزیر راه مشخص شدند که این برنامهها را گسترش دهند تا بتوانیم برخی تسهیلات ویژه خارج از شیوه عمومی به اهالی فرهنگ و هنر و رسانه بدهیم، شاید بتوانیم برای روزنامهنگاران این موضوع را به صورت ویژه دنبال کنیم.
میثم نیلی دوست من است، اجازه این را که کسی بهجای من تصمیم بگیرد، نخواهم داد
* برگزیده های ایران: از ابتدای حضور شما در وزارت ارشاد یک جریانی در لفافه مطرح میکرد که دولت آقای رئیسی یک وزیر فرهنگ در سایه دارد که هدایت و سکانداری اصلی وزارتخانه با اوست و آقای اسماعیلی هم بهقول معروف پیرو ایشان است، حالا که پایان دولت است، این را شما تأیید میکنید؟
اینکه من به دوستانی مثل آقای میثم نیلی ارادت و علاقه دارم، چیز جدیدی نیست، حدود ۲۰ سال است کارهای متعددی با هم میکنیم، کارهای فرهنگی زیادی هم انجام دادیم، اما آنهایی که من را میشناسند و خصلتهای من را میشناسند، میدانند که من خودم زیر بار همه کار میروم و اساساً برخی این اشکال را به من میگیرند که چرا زیر بار همه کار میروم.
من اجازه این را که کسی بهجای من تصمیم بگیرد، نخواهم داد، اساساً به این مرحله نمیرسد، من بههرحال جوانترین مدیر آقای لاریجانی در صداوسیما بودم، تقریبا ۲۳-۲۴ سال داشتم و ۲۵ سال سابقه مدیریت اجرا دارم، هرجا نقدی از من بود این بود؛ “فلانی خیلی بیش از حد یک مدیر متداول در کار وقت میگذارد و دخالت میکند”.
من همه جزئیات کار را در وزارتخانه با دقت دنبال کردم، اساساً برای کسی غیر از من امکان چنین کاری نیست. من خیلی وقتها با دوستان مشورت میکنم، طرف مشورت من هستند و این حرف هم باز از همین حرفهای رسانهای است. شما کافی است مثلا به همکاران من نگاه کنید، معاونت مطبوعاتی ما آقای مهدیپور است، سابقه فکری و کاری ایشان بیشتر نزدیک به کدام جریان داخلی اصولگراست؟ با آقای نیلی تفاوتی دارد. ایشان سه سال معاون مطبوعاتی ما بودند. بپرسید فلانی در این سه سال چطور از شما و کارهایتان پشتیبانی کرده است؟ آقای خزایی و آقای نیلی خیلی وقتها در موقعیتهای مختلف اختلاف نظرهایی با هم داشتند، همینطور آقای سالاری معاون هنری.
رفقای خوبی دارم اما مسئولیت صفر تا صد کار با من بود
من اولاً حتماً این مسئله را که رفقای خوب فرهنگی و درجهیکی دارم که شخصیتهای قابلی هستند، تأیید میکنم اما مسئولیت صفر تا صد کار با من است، کسانی که از نزدیک من را میشناسند به مخیلهشان هم خطور نمیکند که کسی بهجای من تصمیم بگیرد.
* برگزیده های ایران: البته برخی از معاونتها به آقای نیلی نزدیکتر هستند.
بله، منظورتان احتمالاً آقای احمدوند است، که ایشان را نیز من به آقای نیلی معرفی کردم، آقای احمدوند را من ۱۰ سال پیش به آقای نیلی معرفی کردم؛ آقای احمدوند همحجرهای من از سی و چند سال پیش است و ما با هم در مدرسه شهید مطهری بودیم، من ایشان را به آقای نیلی معرفی کردم و با ایشان ۳۰ سال است که دوست هستم، دیپلمش را نیز مثل من در دبیرستان معارف گرفته است.
یاسر احمدوند بهلحاظ گرایشهای فرهنگی، نگاه بازی دارد، کتابهایی که دوره قبل از ارشاد مجوز نگرفته بودند، در دوره ما مجوز گرفتند، مقدمه کتابهای زیباکلام را ببینید.
برادرزادهام تنزل شغلی پیدا کرده است
* برگزیده های ایران: روزهای اخیر صدور حکمی برای برادرزاده شما در وزارت بهداشت، حاشیهآفرین شده است، در این زمینه توضیح میدهید؟
من تعجب میکنم از افرادی که وارد این گونه بازیهای رسانهای سخیف میشوند، از برخی از این افراد توقع نمیرود که وارد این موضوعات شوند، بالاخره این افراد خود موقعیتهایی داشته یا خواهند داشت، باید پختهتر عمل کنند.
برادرزاده من فارغالتحصیل دانشگاه شهید بهشتی در داروسازی و متخصص اقتصاد داروست، سالها در ایتان مسئول این بخش بوده است، از سال ۹۹ در سازمان غذا و دارو فعال است، مشاور رئیس سازمان غذا و دارو بوده است، اکنون با این پست جدید تنزل پیدا کرده است.
آقای سجاد اسماعیلی، سرپرست معاونت یک ادارهکل شده است، در حالی که ۳ سال است که مشاوری آن سازمان را بهعهده دارد، چون ۹ ماه این معاونت بلامتصدی بوده و نیاز به سرپرست داشته است به او گفتند که سرپرستی را بهعهده بگیرد، اما ببینید چه بداخلاقی مضحکی صورت میگیرد.
سرپرست معاونت یک ادارهکل برای کسی که چندین سال مشاور آن سازمان بوده تنزل محسوب میشود، اخلاق چیز خوبی است و به همه ما نسبت به التزام به آن توصیه شده است. برخی شبکههای خبری کارشان همین است، میچرخند ببینند چه حرف منفی میتوانند نسبت به دوستان دولت شهید رئیسی پیدا کنند، آن را برجسته میکنند، کاری هم به سره و ناسره ندارند، در حالی که این کار حتماً مسئولیت شرعی و قانونی دارد.
من به این مسائل عادت کردم، همه را دعوت به رعایت تقوا و اخلاق رسانهای میکنم، ما هم آخرکارمان است، این حرفهای سخیف، کمارزش و بیاعتبار و نادرست را مدام تکرار میکنند، با این تصور که بخواهند ذهنیت منفی در جامعه نسبت به مدیران دولت رئیسی ایجاد کنند.
اگر وی در ردهای که با تخصصش همخوانی نداشت بود، باز میشد، ایراد گرفت، اما وی از سال ۹۹ در سازمان غذا و دارو فعال است و مشاور آن سازمان بهشمار میرفته است حال که شده سرپرست معاونت یک ادارهکل بهخاطر برادرزادگی من است؟ زمانی رانت محسوب میشد که کسی که با من نسبت داشته باشد، بدون تخصص، سواد و کارآمدی منصوب شود.
یا بحث غیرصوابی که درباره شخص دیگری که با من نسبتی دارد میزنند و میگویند که بدون تخصص و بدون سابقه و سواد و کارآمدی در جایی استفاده شده است، چون با فلانی نسبت دارد، در حالی که قبل از حضور بنده در وزارت ارشاد این شخص در سازمان مربوطه فعال بوده، سالهاست کارمند وزارت ارشاد و سازمان فرهنگ بوده است، بهترین رایزن فرهنگی در دوره خود بوده است، ما آمدیم همان جا هم نتوانستیم از او استفاده کنیم.
این حرفها ضعیف و سست است، البته خدا را شاکرم، نهایت چیزی که پیدا میشود، همین بحثهای جعلی، دروغ، نادرست و غیرحرفهای است که برای من و دوستانم در میآورند، این عزیزان باید خودشان برای حرفهای خود اعتبار و ارزش قائل باشند، چند دفعه که یک موضوع تکذیب شود، اعتبار گوینده زیرسؤال میرود.
بخش دوم این گفتوگو بهزودی در خبرگزاری برگزیده های ایران منتشر میشود.
/