فارس

جمعه‌های انتظار| نگاه به بالادست، شاه‌کلید راه‌یابی به سعادتمندی

به گزارش برگزیده های ایران از شیراز، حجت الاسلام و المسلمین محمدحسین حدائق، در ادامه بحث جمعه‌های انتظار، با اشاره به ادامه بحث نقش میزان تبعیت از امام زمان(عج) در سعادتمندی و شقاوتمندی انسان، تشریح نمود: در مباحث جمعه‌های گذشته عارض شدیم که مهمترین عامل سعادتمندی انسان طبق بیان معصومین(ع) تبعیت و پیروی از امام زمان(عج) بوده و منتظرین حضرتش می‌بایست برای رسیدن به سعادت، زندگی خود را با رضایتمندی امام عصر(عج) تنظیم نمایند، و نیز مهمترین عامل شقاوت و بدبختی انسان را نیز دوری و انحراف از مسیر ولی عصر(عج) بیان نمودیم.

سپس به دنبال این بودیم تا با استفاده از آموزه های دینی و مذهبی، با اشاره به برخی دیگر از عوامل سعادتمندی و شقاوتمندیِ انسان، راه را برای پیشروی در این مسیر روشن نماییم.

اینک به چند مورد از علائم سعادتمندی از زبان مطهر صاحبِ ماهِ ربیع الاول، حضرت محمّد مصطفی(ص) اشاره می نماییم.

 اما در ادامه همان حدیث یاد شده از پیامبر اکرم(ص) که علائم چهارگانه‌ای برای انسان های شقی و بدبخت بیان نمودند، علائم چهارگانه‌ای نیز برای انسان های سعادتمند بیان می فرمایند که در ادامه، توجه شما را به این علائم چهارگانه جلب می نمایم.

و علامه السعاده أربع؛ ذکر الذنوب الماضیه و نسیان الحسنات الماضیه و نظره الی من فوقه فی الدین و نظره الی من دونه فی الدنیا، پیامبر اکرم(ص) فرمودند: اما نشانه سعادت و نیک بختی چهار چیز است: اول، به یاد داشتن گناهان و خطاهای گذشته، سعادتمند کسی است که، لغزش های گذشته زندگی‌اش را فراموش نمی‌کند؛ چرا که انسان، تا خطا و اشتباهات خود را جبران نکند، به رشد و ترقی نمی رسد و برای جبران کردن و رسیدن به رشد و پیشرفت، نباید لغزش ها را فراموش نمود.

کسانی که در اقتصاد و امور مالی ورشکست می شوند و دخل و خرج ایشان با یکدیگر نمی خواند، یکی از علت‌هایش این است که زیادی بدهکار شده اند و موجودی شان کم است، بدهکاری های خود را فراموش کرده اند و چک صادر کرده و به مردم داده اند و حال موجودی شان با بدهکاری هایشان سازگاری ندارد، چون برخی از ایشان، اهل حساب و کتاب نبوده اند، عزیزان! اگر می خواهید ورشکسته معنوی نشوید، لغزش های گذشته تان را فراموش نکنید. 

مرحوم آیت الله حاج شیخ محسن محدث زاده، فرزند مرحوم آیت الله حاج شیخ عباس قمی در موسم حج و حدوداً ۱۵ سال قبل برای من تعریف نمود که، پدرم مرحوم حاج شیخ عباس قمی، در آخرین لحظات زندگی که در حال احتضار قرار داشت، خیلی مضطرب بود. به ایشان عرض شد: چرا مضطرب هستید؟ گفتند: من در همه عمر خودم یعنی بیش از ۷۰ سال، فقط یک دروغ گفته ام و اینک شرمنده ام که چگونه به محضر خدا بروم درحالی که دروغی که حاج شیخ عباس قمی نگران آن بود، درواقع دروغ نبود؛ چرا که وقتی عالِم سنّی برای اجازه نقل حدیث از حاج شیخ عباس سؤال کرده بود که آیا شما سنّی هستی؟ ایشان فرموده بود بله!! و منظورش این بود که من تابع سنّت پیغمبر(ص) هستم، اما همان یک جمله هم او را متأثر و مضطرب کرده است که نکند خداوند این توجیه را از او نپذیرد.

چنین شخصی، سعادتمند واقعی است چون بیش از ۷۰ سال، یک گناه گذشته خود را فراموش نکرده و آن را از یاد نبرده، لذا یک لغزش به دوّمی ختم نمی شود و گناهان مکرر را به دنبال ندارد.

اگر کسی گناهان گذشته و لغزش های سابق خود را فراموش نکرد، دو امتیاز بزرگ برای او رقم می‌خورد:

۱_ به دنبال جبران اشتباهات سابق خود برمی آید و سعی می کند که تا زنده است و دستش می رسد و اموراتش به عالم آخرت و کرام الکاتبین نیفتاده است، لغزش ها و گناهان را جبران کرده و از دیگران حلالیت بگیرد.

۲_ مراقبت می کند که دیگر دچار لغزش و گناه نشود. مثل راننده ای که یک بار به اشتباه وارد کوچه بن بستی شده، و اگر این کوچه را از یاد نبرد، دیگر وارد آن کوچه بن بست نمی شود.

اگر عده ای در مسائل اخلاقی مرتب آسیب می بینند، علتش این است که خطاهای سابق را مرتباً فراموش کرده و مجدداً دچار لغزش می شوند و فراموش می کنند که این رفیق، دوست مناسبی نیست و مجدداً با او رفاقت می کنند، فراموش می کند که در این مجلس، آسیب دیده است و مجدداً در آن شرکت می کند، فراموش می کند نشستن در فلان جمع، او را به حرام کشانید و باز هم در همان جمع شرکت می نماید، اما سعادتمند حقیقی کسی است که خطا و گناهان گذشته اش را از یاد نمی‌برد. 

دوم: فراموش کردن حسنات و خیرات گذشته ، پیامبر اکرم(ص)، در ادامه شرح نشانه های سعادتمند واقعی می‌فرماید: سعادتمند کسی است که خوبی های گذشته زندگی خود را فراموش کند؛ زیارت‌رفتن ها، صدقه دادن ها، نمازشب خواندن ها و … این ها را از یاد ببرد.   

سؤال: علت این که باید خوبی های گذشته زندگی را فرموش کرد، چیست؟ جواب: چون اگر خوبی های گذشته را از یاد نبرد، اولاً: دیگر کار نیک انجام نمی دهد و ثانیاً: به صفت زشت عُجب گرفتار می شود. متکبّر می شود و دائماً به خود می گوید: این مائیم که این همه کار خیر انجام دادیم، نماز خواندیم، عبادت خدا کردیم، به فقرا کمک کردیم، برای امام حسین(ع) اطعام کردیم.

با فردی آشنا بودم که حساب و کتابش را چنان دقیق ثبت می کرد که گاهی اگر مبلغی به نیازمندی کمک می کرد، آن را هم می‌نوشت. روزی دفتر حسابداری اش را از کیفش بیرون آورد. دیدم که در سیاهه حساب ها نوشته بود: ۵۰۰ تومان به فقیر. نه این که پانصدهزار تومان، بلکه پانصد تا تک‌تومانی، به او گفتم: آقای محترم! این را ننویس، همین که ملائکه برای تو ثبت کنند، کافی است، گفت: نه خیر! من می خواهم حساب و کتاب اموال خود را داشته باشم، گفتم: این کاری که می کنی، دیگر تا آخر شب، کمکی به کسی نخواهی کرد و به خودت می گویی من یک پانصد تومان کمک کردم و دیگر بس است. خُب این گونه رفتار کردن، باعث سلب توفیق است.

حضرت رسول اکرم(ص) می فرماید سعادتمند کسی است که خوبی های گذشته اش را از یاد ببرد. حال اگر کسی خوبی های گذشته زندگی‌اش را فراموش کرد، دو امتیاز بزرگ برایش رقم می خورد، ۱_ مجدداً کار نیک انجام داده و انسان نیکوکار و بخشنده‌ای می شود؛ چون فراموش کرده که سابقاً هم کار نیک انجام داده است؛ ۲_ چنین شخصی، دچار غرور و عُجب نمی شود.

سوم: نگریستن به کسانی که در دین از او بالاتر هستند، نشانه دیگری که پیامبر اکرم(ص) در بیان علائم سعادتمندی بیان می‌فرماید، الگو گرفتن و آموختن از کسانی است که در مسائل معنوی از انسان بالاتر هستند، انسان باید دائماً نگاهش در مسائل معنوی به کسانی باشد که از او بالاتر و افضل هستند تا نسبت به معنویات خود دچار کبر و غرور نشده و با غبطه خوردن به حال کسانی که از او برتر هستند، سعی کند خود را به درجات رفیع مقامات معنوی برساند. 

در اخلاق، در معنویات، در علم و در فضیلت، بالادستِ خود را نگاه کنید. اگر نماز شب می خوانید، آن کسی را که قرائت قرآن روزانه اش تعطیل نمی‌شود را نگاه کنید و اگر خود نیز چنین هستید، از خود موفق تر در معنویات را بیابید.

به فردی گفتم: آقای محترم عبادتت را بهتر انجام بده، گفت: حاج آقا، ما همین نماز را که می خوانیم، خودش خیلی است، پسرخاله ما اصلاً نماز نمی خواند، گفتم: این نشانه شقاوت است.  

متأسفانه علت افول روزافزون برخی در معنویات این است که آن ها در معنویات به پایین دست های خود نگاه می کنند، وقتی می گویی خواهر محترمه بهتر از این باش، می گوید حاج آقا! دانشجویی هم دوره من است و اهل شرب خمر است، حالا ما که نماز می‌خوانیم، چهار نخ مویمان هم بیرون باشد، به ما ایراد می گیرید؟ او را ببینید… این یعنی، روز به روز بدتر شدن و در مسیر شقاوت حرکت کردن.

لذا پیامبر اکرم(ص) نشانه یک سعادتمند واقعی را در این می داند که او در مسائل معنوی به بالادستان خود نگاه کند و این همان روش ائمه(ع) نیز هست.

شخصی خدمت امیرالمؤمنین علی (ع) رسیده و به ایشان عرض کرد: مولای من! این همه عبادت چرا؟ دیگر بس است، به قول شهریار که فرمود:

شب شنیده‌ست مناجات علی، جوشش چشمه‌ فیض ازلی، امام علی(ع) فرمودند: من کجا و رسول الله(ص) کجا، پیامبر(ص) گُل سرسبدِ عالمِ خلقت در عبادت خداوند بود و هم عرض ایشان در عبادت، کسی نیست.

نماز شب به همه مسلمین مستحب و بر پیامبر(ص) واجب بود. ایشان از نیمه شب تا پایان شب دیگر خواب نداشته و آن ساعات، لحظات مناجات و بیداری ایشان بود. این قدر ایستاده خدا را مناجات و بندگی می‌کرد که وقتی می‌خواست به بستر برود و ساعتی استراحت کند، پایش خواب رفته و چهار دست و پا به سمت بستر می رفت. چند نفر سراغ دارید که بگویند به خاطر ایستاده عبادت کردن، پایمان خواب می‌رود؟ تا اینکه آیات نازل شد، مَا أَنزَلْنَا عَلَیْک الْقُرْءَانَ لِتَشقَی، ما قرآن را بر تو نازل نکردیم تا به زحمت و مشقت بیفتی. 

 پیامبری که در نظام آفرینش، در بندگی و عبادت، همتا و نظیری ندارد، در مقام مناجات به درگاه احدیّت می فرماید: إلهی! مَا عَبَدْنَاکَ حَقَّ عِبَادَتِکَ وَ مَا عَرَفْنَاکَ حَقَّ مَعْرِفَتِک، خدایا آن گونه که باید تو را می پرستیدیم، نپرستیده و آن گونه که باید تو را می‌شناختیم، نشناختیم.

در حالات امام سجاد(ع) نیز نقل شده که، شخصی به امام سجاد(ع) عرض کرد، این همه عبادت خدا دیگر بس نیست؟ امام سجاد(ع) فرمودند: بروید و صحیفه جدّم امیرالمؤمنین علی(ع) را بیاورید، آن گاه صحیفه را باز کرده و نگاهی به آن کرده و فرمودند: من کجا و علی(ع) کجا، این نوع نگاه، باعث رشد در فضائل شده و انسان را به مقامات رفیع می‌رساند، چهارم: نگاه کردن به کسی که در دنیا از او پایین‌تر است.

مصیبت برخی از مردم این است که، در مادّیات به بالادست خود نگاه می کنند؛ می گویند: خانه فلانی چندصدمتری است و خانه ما کوچک. خانه فلانی در فلان منطقه خوش آب و هوا و گران‌قیمت شهر است و خانه ما در عکس آن و … این گونه نگاه کردن به مادّیات، انسان را عاقبت به شرّ می کند. لذا پیامبر اکرم (ص) می‌فرماید: در مادّیات و مسائل دنیایی، یک طبقه پایین تر از خود را بنگرید.

حال اگر کسی چنین دیدگاهی نسبت به مسائل مادی داشته باشد، دو نتیجه بزرگ برای او حاصل می شود: اولاً، چنین شخصی حریص به دنیا نمی شود و ولع دنیاطلبی، نمی تواند او را اسیر خود کند.ثانیاً، متوجه نعمت های الهی که دارد شده و لذا دائماً شکرگزاری خداوند را به جا می آورد.

چنین شخصی، وقتی نگاه به زندگی خود می کند، می گوید: خدایا تو را شکر! ما خانه ای داریم که بسیاری، همین خانه را نیز ندارند.

لذا از اصول سعادتمندی این است که، پیامبر اکرم ص می‌فرماید: در مسائل دنیایی و مادی، به افراد پایین تر از خود نگاه کنید و خروجی آن هم، دوری از حرص و رسیدن به مقام شکرگزاری ذات باری تعالی خواهد بود.

انتهای پیام/د


سرور مجازی

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا