فارس

شهیدی که حسین‌وار جنگید و خوی زینبی داشت

به گزارش برگزیده های ایران از ممسنی، آسمانی شدن بال و پر نمی خواهد بلکه دلی می خواهد به وسعت خود آسمان تا بتوان از حیات خویش گذشت و پا بر هوای نفس گذاشت و شربت شهادت را نوشید.

همه ما باید به یاد داشته باشیم که اگر این روزها را در کانون گرم خانواده سپری می کنیم، مدیون خون شهدایی هستیم که گام هایی به بلندای گذشتن از همه چیزشان برداشتند تا ما در آسایش و امنیت به سر ببریم.

نوجوانان یکی از اصلی ترین قهرمانان دوران دفاع مقدس هستند که با سن و سال کمشان حماسه ها آفریدند؛ آنها درس از خود گذشتگی و ایثار را به ما آموختند، آنها به ما یاد دادند که دفاع از میهن و آرمان های انقلاب اسلامی سن و سال نمی شناسد.

در میان این شهادت ها، خانواده های شهیدان نیر بی تاثیر نبودند. بازماندگان خانواده شهدا را شاید بتوانیم فقط با خود شهدا مقایسه کنیم چرا که با صبر و گذشت‌شان مظهر دیگرى از فداکارى در پیشبرد اهداف انقلاب شدند.

 

به رسم عشق و زنده نگه داشتن یاد شهدا، این پنجشنبه شهدایی را میزبان شهید داریوش ایزدی نوجوانی ۱۵ ساله اما حسینی وار هستیم که عزت و ایمان و تمام خوبی ها را همه در شهادت تجربه کرد.

 برادر شهید مهرنوش ایزدی در گفتگو با خبرنگار فارس گفت: شهید مهرنوش متولد ۵ مرداد ۱۳۴۷ در ممسنی است؛ شهید به دوران راهنمایی که رسید طلبگی را با توجه به عشق و علاقه زیادی که به علوم دینی داشت شروع کرد و علاوه بر این با همان سن کمش به مدارس اطراف شهر می رفت و علاوه بر سخنرانی، به مدارس کتب علوم دینی نیز هدیه می داد.

صمدالله ایزدی گفت: شهید ایزدی در بحث تشکیل کتابخانه مدرسه تل کوشک نوراباد نیز شرکت داشت و در حال حاضر کتاب های این مدرسه با امضاهای شهید مهرنوش موجود است.

 ایزدی که علاوه بر مهرنوش برادر یک شهید دیگر هم هست، بیان کرد: شهید مهرنوش عشق و علاقه زیادی به امام و جنگ داشت و با همین سن کمی که داشت در تلاش بود که به جبهه برود و شهادت برادرمان این عشق و علاقه را در شهید مهرنوش دو چندان کرد.

وی ادامه داد: شهید مهرنوش پس از تلاش های زیاد موفق شد که در سن ۱۴ سالگی و اوایل سال ۱۳۶۱ به منطقه عملیاتی دهلران عزیمت کند و در آنجا علاوه بر شکت در تبلیغات دینی، در جبهه هم حضور داشت.

برادر شهید از همرزمان وی گفت: از جمله همکلاسی های شهید در طلبگی و همرزم وی، ایت الله شاکری فر امام جمعه فعلی ممسنی است.

ایزدی بیان کرد: شهیدمهرنوش چند روز قبل از شهادت نامه ای نوشت که من سالم اما در آرزوی شهادت هستم و از شما حلالیت می طلبم، و هر کس این نامه را می دید می گفت مهرنوش دیوانه شده تا اینکه ۵ روز بعد خبر شهادتش به ما رسید.

وی در رابطه با با شهادت شهید مهرنوش گفت: وی یکم مرداد ۱۳۶۲ در جبهه حاج عمران پیران شهر پس از حماسه آفرینی های فروان به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

 

در اکثر مواقع شهادت شهیدان گلگون کفن از طریق خواب به خانواده آنها الهام می شد که برادر شهید مهرنوش ایزدی در این رابطه گفت: مرحوم پدرمان وقتی که مهرنوش شهید می شود، در تهران حضور داشته و شب شهادت با منزل تماس می گیرد و می گوید “اتفاقی نیفتاده؟ چون من خواب دیدم که یکی از دندان هایم از جا کنده شده وافتاده است” و ما تا وقتی او از سفر برگشت چیزی نگفتیم.

وی ادامه داد: روز چهارم شهادت، شهید مهرنوش پدر از سفر برگشت و من کلاس چهارم دبستان بودم که آمدند و خبر شهادت را به پدرم دادند و جالب اینجاست هنگامی که این اتفاق افتاد پدرم گفت برای ادای دین به نظام و رهبری حاضر هستم صمد را هم با خود ببرید.

قسمتی از وصیت نامه شهید مهرنوش ایزدی توجه ام را جلب کرد که نوشته بود: پدرم! امیدوارم که تو حسین وار باشی و مادرم زینب وار باشد و برادرانم را طوری تربیت کنید که فلسفه شهادت به طور کامل به آنها آموخته شود.

در قسمت دیگری از وصیت نامه شهید خطاب به مادرش آمده است: ای مادر! مانند مادر وهب باش که سر فرزندش را به سمت دشمن پرتاب می کند و می گوید، چیزی را که در راه خدا داده ایم پس نمی گیرم.

انتهای پیام/م


سرور مجازی

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا