خراسان شمالی

یادداشت| آیا می‌توان در مواجهه با مسأله جمعیت بی‌تفاوت بود؟

به گزارش برگزیده های ایران، پوریا سرداریان؛ ماجرا به یک سیاست‌گذاری در دهه ۶۰ برمی‌گردد؛ تنظیم خانواده، در آن دهه نرخ فرزند آوری عدد ۶.۵ بوده است، یعنی به‌طور متوسط تعداد فرزندان هر مادر ایرانی ۶.۵ نفر بوده است. بنا بود با یک برنامه‌ریزی بلندمدت این عدد در سال ۹۵ به حدود ۴ برسد، اما در اوایل دهه ۷۰ هدف محقق شد ولی سیاست تغییر نکرد! تا اینکه در سال ۹۵ نرخ فرزند آوری به عدد ۱.۸ رسید، یعنی عددی پایین‌تر از سطح جایگزینی.

سطح جایگزینی، یعنی تعداد فرزند زنده‌ای که هر مادر باید متولد نماید تا با از دنیا رفتن والدین و نیز مرگ‌ومیرهای به دلایل گوناگون دیگر در کشور، جمعیت آن کشور لااقل ثابت بماند. این عدد در کشورهای پیشرفته ۲.۱ است و به میزان مشکلات و عدم توسعه‌یافتگی‌ها، سطح جایگزینی عدد بالاتری خواهد شد. این عدد در ایران حدود ۲.۵ است.

اما کم شدن جمعیت مگر چه پیامدهایی را در پی دارد

پاسخ به این پرسش را باید در دو سطح مطرح کرد؛ اول در بعد جامعه و سپس در بعد خانواده. در بعد جامعه، یکی از ارکان قدرت هر کشور، تعداد جمعیت آن است تا جایی که این مسأله یکی از مؤلفه‌های حفظ امنیت ملی هم بشمار می‌رود. مسأله کاهش جمعیت در ایران در بعد جامعه وقتی حساس‌تر می‌شود که عموم کشورهای منطقه (و حتی رژیم غاصب صهیونیستی) در بعد جمعیت وضعیت رو به رشدی دارند.

اما مسأله کاهش جمعیت در سطح خانواده هم قابل‌بررسی است. به‌نحوی‌که تک‌فرزندی آسیب‌های فراوانی را برای امروز و آینده خانواده می‌تواند تولید کند؛ از مشکلات تربیتی تک‌فرزندی تا نقص در ارتباطات خانوادگی در آینده. البته اگر کلان‌تر به مسأله نگاه گردد، سونامی سالمندی و افزایش جمعیت سالمندان در ترکیب جمعیتی هم مشکلات فراوانی را به دنبال خواهد داشت.

نبود جمعیت جوان در سن کار به‌اندازه کافی، امکان پشتیبانی اقتصادی و معیشتی جمعیت سالمندی که ازکارافتاده را سلب می‌کند و باعث بلاتکلیف ماندن امورات قشر سالمندان در هر خانواده خواهد شد.

با نگاه به روندهای نگران‌کننده جمعیتی در ایران و برشماری مشکلات اجتماعی و خانوادگی ناشی از کاهش تعداد جمعیت و افزایش تعداد سالمندان در ترکیب جمعیتی، ضرورت کنشگری فعالان اجتماعی در این مورد برجسته می‌گردد.

یکی از اولین چالش‌ها بر سر راه تبلیغ افزایش فرزند آوری در بین عموم مردم، وجود مشکلات اقتصادی در تأمین معیشت خانواده است. گرچه این مشکل کاملاً ملموس و واقعی است، اما نمی‌توان به این خاطر چشم بر کاهش جمعیت بست.

چنان‌که اگر طبیبی بیماری هلاکت‌آوری را در شخصی ببیند و چاره درمان را نیز در دارویی گران‌قیمت تشخیص دهد، وظیفه طبیب است تا فارغ از امکان یا عدم امکان تأمین دارو توسط بیمار، تجویز خود را به‌صورت شفاف به بیمار اعلام کند.

کنشگران جمعیت در دولایه بایستی فعالیت کنند. در لایه اول و در مواجهه با مسئولان کشور با یادآوری ضرورت حفظ اقتدار ملی که درگرو افزایش جمعیت است، مطالبه ایجاد مشوق‌های اقتصادی برای تسهیل در ازدواج جوانان و به دنیا آوردن فرزند برای خانواده‌ها طرح گردد و در لایه مواجهه با خانواده‌ها، با ذکر مشکلات تک‌فرزندی و چالش‌های سالمندی آینده خانواده، آنان را به سمت ازدواج بهنگام و فرزند آوری بیشتر ترغیب نمود.

کافی است یک جستجوی اینترنتی ساده در سایت‌های ضد ایرانی داشته باشید و ببینید این رسانه‌ها چطور در حال نگرانی‌زدایی از ایرانیان درباره مسأله کاهش جمعیت و پیامدهای آن هستند. توجه به مواضع بدخواهان ایران و اسلام و حرکت در خلاف جهت آن، در کنار توجه به توصیه‌های متخصصان مسأله جمعیت و رهنمودهای حکیمانه رهبر انقلاب حجت را بر هر انسان مومن و وطن‌دوستی تمام خواهد نمود، مبنی بر اینکه نباید در برابر این روند جمعیتی نامطلوب در ایران بی‌تفاوت ماند.

انتهای پیام/ن


سرور مجازی

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا